جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

ناحیه‌ی شهوانی

از: دانشنامه‌ی آریانا

ناحیه‌ی شهوانی


فهرست مندرجات
میل جنسیبرانگیختگی جنسی

ناحیه‌ی شهوانی (به انگلیسی: Erogenous zone)، منطقه‌ی از بدن انسان است که دارای حساسیت بالایی بوده و نوازش (Sexual stimulation) این ناحیه ممکن است به خیال‌پردازی جنسی (Sexual fantasy)، برانگیختگی جنسی (Sexual arousal) و اوج لذت جنسی (Orgasm) منجر شود. البته در بدن انسان، اعم از زن و مرد، نواحی مختلف وجود دارند که دارای چنین ویژگی‌های می‌باشند. بنابراین، می‌توان گفت، تمام انسان‌ها این مناطق جنسی را در بدن خود دارند هر چند ممکن است شدت حساسیت این مناطق از فردی به فرد دیگر متغیر باشد. نوازش این مناطق ممکن است سبب برانگیختگی ملایم، متوسط یا شدید شود.

مناطق جنسی می‌توانند با نوع انگیختگی طبقه‌بندی شوند. بیشتر مردم به هنگام لمس پلک‌ها، ابروها، شانه‌ها، بازوان، دست‌ها، و موها تحریک می‌شوند.


واژه‌شناسی

واژه‌ی انگلیسی Erogenous، با تلفظ آمریکایی: Erogenous صفتی است برای بیان نواحی از بدن، که می‌توانند حس خوشایند جنسی داشته باشند. این واژه از ترکیب دو واژه‌ی یونانی ἔρως (یعنی érōs به‌معنای «عشق» یا Love) و پسوند γενής (یعنی -genḗs به‌معنای «تولد» یا Born، که در انگلیسی به‌معنای Producing = خلقت، یا آفرینش است) برساخته شده است و در ترکیب با Zone، با تلفظ آمریکایی: Zone که به‌معنای «منطقه» یا «ناحیه»ی است که از مناطق پیرامون خود متفاوت می‌باشد، همان مفهوم بالا را می‌رساند.


دسته‌بندی

مناطق جنسی یا نواحی شهوانی بدن (Erogenous zones) را می‌توان - به‌طور کلی - به دو دسته: مناطق غیرخاص (Nonspecific zones) و مناطق خاص (Specific zones) تقسیم کرد.

مناطق غیرخاص (Nonspecific zones): در مناطق غیرخاص، پوست شبیه به پوست نرمال مودار است، که دارای تمرکز طبیعی عصب و پیازچه‌های مو می‌باشد. این مناطق شامل پشت و طرفین گردن (sides and back of the neck)، بخش داخلی بازوها (inner arms)، زیر بغل‌ها (axillae یا armpits) و اطراف میانی سینه (sides of the thorax یا chest) هستند. معمولاً غلغلک‌دادن، نوازش‌کردن و اندک تحریک نمودن این نواحی سبب واکنش احساسات شدید می‌شود.

مناطق خاص (Specific zones): مناطق خاص با واکنش جنسی ( sexual response) مرتبط هستند و شامل لب‌ها (lips)، نوک پستان‌ها (nipples) و نواحی اندام‌های تناسلی (areas of the genitals)، به‌ویژه: غلفه یا پوست ختنه‌گاه مردان (foreskin)، تاج یا حلقه‌ی دور سر آلت مردی (corona of the glans penis)، فرج (vulva) و به‌خصوص کلیتوریس (clitoris) زنان و میان‌دوراه (perianal skin) می‌شوند. عصب‌شناسی (نورواناتومی و نوروفيزيولوژی) ناحیه‌های شهوانی تا حدودی ناشناخته است. این ناحیه‌ها ظاهراً غِشاهای مُخاطی پوست (mucocutaneous skin) هستند که مجاری تناسلی (واژن و مقعد) را می‌پوشانند.

مناطق محرک احساسات جنسی غیرخاص و خاص زنان و مردان


اندام‌های جنسی

اندام‌های جنسی (Sex organs)، بخشی از بدن انسان هستند که در آمیزش جنسی و تولید مثل جنسی درگیر می‌باشند و در مجموع به آن‌ها دستگاه تناسلی گفته می‌شود. هم‌چنین به اندام‌های جنسی بیرونی مردان و زنان که قابل مشاهده هستند، جنیتیلیا (genitalia) یا جنیتالز (genitals) نیز می‌گویند. این اندام‌ها در میل جنسی، برانگیختگی جنسی، آمیزش جنسی و اوج لذت جنسی نقش بسیار فعال دارند.

مرد (Male ممکن است با تحریک تمام آلت مردانه، به‌ویژه نوک آلت و پیش‌پوست آن، یا جلو کیسه‌ی بیضه و پوست اطراف آن و نیز پوست میان‌دوراه و دورادور معقد از طریق لمس و نوازش با دست یا تماس زبانی شریک جنسی، برانگیخته شود.

بیضه‌ها که با پوست نازک و نرمی پوشیده شده‌اند، از قسمت‌های محرک بدن مردان است که بیش‌ترین میزان رگ و اعصاب در آن‌جا جمع شده‌ است. هر مردی دوست دارد، شریک جنسی‌اش کشاله ران و بیضه‌ها او را لمس کند و با انگشتان به‌صورت دایره‌ای به آرامی بمالد. هم‌چنین، لمس دهانی بیضه‌ها برای مردان تحریک‌کننده‌تر و بسیار لذت‌بخش‌تر است. به‌علاوه، ناحیه‌ی مقعد مرد پایانه‌های حسی (Nerve endings) زیادی دارد، که می‌توان آن را با انگشت تحریک کرد. انگشت‌کردن مقعدی، هم‌چنین روش مؤثری برای تحریک غده‌ی پروستات در مردان است و از این طریق می‌تواند انگشت‌شونده را به ارگاسم برساند. در زنان نیز انگشت‌کردن در مقعد می‌تواند به تحریک اسفنج میان‌دوراه منجر شود.

زن (Female): در دستگاه تناسلی زنان، ناحیه‌های زیادی وجود دارند که می‌توانند در هنگام رابطه‌ی جنسی نقاط حساس و تحريك‌پذير زن باشند. بخش‌های فرج، به‌ویژه کلیتوریس، حساس‌ترین ناحیه‌ی شهوانی و منشأ اصلی تمایل جنسی در زنان است. افزون بر این، سه نقطه‌ی فوق‌العاده حساس در دستگاه تناسلی زنان وجود دارد که تحریک آن‌ها می‌تواند سبب برانگیختگی جنسی و حتی اوج لذت جنسی (ارگاسم) زنان شود. یکی از این نقاطه، به‌نام یو-سپات (U-spot) نامیده می‌شود و در واقع، این ناحیه‌ی شهوانی، تکه‌ی از بافت‌های حساس است که اندکی پایین‌تر از کلیتوریس، در قسمت بالا و دو طرف پیشاب‌راه یا مجرای ادرار (Urethral opening) قرار دارد. یو-سپات تقریباً تاکنون ناشناخته بود و اخیراً توسط کارشناسان پژوهش بالینی آمریکایی کشف شد. این ناحیه، هنگامی که با آرامی به‌وسیله‌ی زبان، انگشت یا نوک آلت تناسلی مرد نوازش و تحریک شود، واکنش فوق‌العاده غیرمنتظره دارد. موضع دیگر، جی-سپات (G-Spot) است که در عمق تقریبی دوسوم دیواره‌ی قدامی (سقف) مهبل قرار گرفته‌ است. برای بسیاری از زنان نقطه‌ی جی، ناحیه‌ای بسیار حساس و تحریک‌کننده‌ است که ساعت‌ها به آن‌ها لذت می‌دهد. از این‌رو، آن‌ها بر این باورند که تحریک این ناحیه‌ی شهوانی، برای اوج لذت جنسی (ارگاسم) ضروری است. این در حالی است که برای خیلی‌های دیگر، جی-سپات، فقط نقطه‌ای برآمده در واژن است که اگر بیش از اندازه دستکاری شود فرد احساس دفع ادرار می‌کند و تعدادی از زن‌ها هیچ حسی در این نقطه احساس نمی‌کنند و خیلی‌ها هم اصلاً این نقطه را در واژن خود ندارند. ناحیه‌ای دیگری که آن‌هم‌ هنوز ناشناخته مانده است، آ-سپات (A-Spot) است، که می‌تواند منبع سرشار از لذت برای برخی از زنان باشد. این ناحیه که به مشکل تحریک می‌شود، در داخل واژن، نزدیک به دهانه‌ی رحم قرار دارد. مشکل در این است، که تقریباً غیرممکن است، این نقطه را با انگشت تحریک کرد. این ناحیه، فقط توسط آلت مردانه تحریک می‌شود. بهترین حالت برای تحریک آ-سپات، روش آمیزش جنسی رو در رو (Missionary position) و روش دخول از پشت (Rear-entry position) است. در روش اولی، فورنیکس قدامی (Anterior fornix) و در روش دوم، فورنیکس خلفی (Posterior fornix) مهبل زن به‌خوبی تحریک می‌شود. گذشته از این‌ها، به‌تازگی برخی از متخصصان امور جنسی از نقطه‌ی چهارم نیز نام برده‌اند که می‌تواند تحریک آن برای زنان لذت‌بخش باشد. این ناحیه، او-سپات (O-spot) نام دارد. دکتر جنیفر برمن (Dr. Jennifer Berman)، متخصص ارولوژیست و بیماری‌های جنسی زنان می‌گوید: «این نقطه، در دیواره‌ی خلفی (پشتی یا عقبی) واژن [به سمت رکتوم]، اندکی جلوتر از گردنه‌ی رحم واقع است».

اندام‌های جنسی در دستگاه تناسلس زنان


سر

دهان (Mouth) (به‌ویژه زبان و لبان)، گردن (Neck) و گوش‌ها (Ears) از جمله ناحیه‌های شهوانی در سر (Head) هستند. بازی‌کردن با موهای زنان آرامش خوبی به آن‌ها می‌دهد. بیش‌تر مردها نیز از نوازش سر و موهای‌شان به‌خصوص عبور انگشت از بین موها لذت می‌برند. علت این امر رهاسازی هورمون اندورفین در اثر ماساژ پوست سر است.

دهان (Mouth): لب‌ها (Lips) و زبان (Tongue) نقاط حساس بدن هستند که به‌وسیله‌ی بوسیدن، لیسیدن و مکیدن می‌توانند تحریک شوند. در برخی افراد گزش لبان نیز می‌تواند منجر به انگیزش جنسی آنان شود.

گردن (Neck): بوسیدن، مکیدن و گاه گاز گرفتنِ پوست گردن و پشت گردن، تقریباً در زنان و مردان اثر یکسانی دارد و لذت‌آور و تحریک‌پذیر هستند.

گوش‌ها (Ears): برخی از افراد، از بوسیدن، لیسیدن، گزیدن و حتی زبان‌زدن لاله‌ی گوش (Earlobe) و خارج آن لذت می‌برند. نرمه گوش پایانگاه بسیاری از عصب‌ها است و به این خاطر برای بسیاری از افراد به عنوان یکی از ناحیه‌های شهوانی حس می‌شود. دزموند موریس (Desmond Morris)، جانورشناس، رفتارشناس و هم‌چنین انسان‌شناس بریتانیایی، در کتاب خود به‌نام «میمون برهنه» (The Naked Ape: A Zoologist's Study of the Human Animal)، که نخستین‌بار در سال ۱۹۶۷ میلادی در لندن منتشر شد، نوشت «فرگشت نرمه‌ی گوش به‌عنوان یکی از ناحیه‌های شهوانی بدن بدین‌منظور بوده تا فرگشت بشر به‌سمت زندگی تک‌همسری را تسهیل کند.»[]


تنه

تنه (Torso)، که در کالبدشناسی شامل مجموع دو قسمت سینه و شکم است، در آن پستان و نوک پستان، شکم و ناف، و کمر جزو مناطق شهوانی محسوب می‌شوند.

سینه (Chest): پستان زنان و تا اندازه‌ای سینه مردان عملکرد تحریک جنسی نیز دارند؛ زیرا تراکم عصب‌هایی که انتهای حسی آن‌ها در سر پستان قرار دارد زیاد است و بنابر این لمس این ناحیه پیام‌های زیادی به مغز ارسال می‌کند. هاله‌ی پستان (Areola) و نوک پستان (Nipple) دارای گلژی مازونی (Golgi-Mazzoni) هستند. نوک پستان مردان و زنان یکی از نواحی شهوانی به‌شمار می‌آید که معمولاً توسط دست یا زبان در عشق‌بازی پیش از عمل جنسی تحریک می‌شود. بافت عصبی در نوک پستان مرد و زن مشابه می‌باشد، هر چند توزیع بافت عصبی در مردها متمرکز و در زنان پخش می‌باشد. پس از بلوغ به‌دلیل تأثیرات هورمونی سینه زنان حساس‌تر می‌شود. نوک پستان حین تحریک جنسی به‌صورت سفت و شق در می‌آید. تحریک شدید نوک پستان ممکن است منجر به افزایش تولید اکسی‌توسین (Oxytocin) و پرولاکتین (Prolactin) شود که می‌تواند تاثیر قابل توجهی بر اندام تناسلی فرد داشته باشد؛ حتی به‌همین دلیل است که برخی از افراد هر دو جنس می‌توانند به تنهایی از طریق تحریک نوک پستان به ارگاسم برسند. بنابراین، نوک پستان و هاله‌ی دور پستان توانایی تحریک‌شدن جنسی را دارا می‌باشند و در برخی زنان تحریک شدید این نواحی می‌تواند منجر به اوج لذت جنسی شود.

شکم و ناف (Abdomen and navel): بسیاری از افراد تحریک‌شدن (از طریق بوسیدن، گاز گرفتن، خارش، لرزاندن، یا قلقلک) شکم، به‌ویژه در نزدیکی ناحیه‌ی شرمگاه (Pubic region یا Hypogastrium) را جذاب می‌دانند. تحریک این ناحیه می‌تواند موجب برانگیختگی شدید در مردان و زنان شود، حتی در بعضی‌ها قوی‌تر از تحریک اندام‌های جنسی می‌باشد. هم‌چنین ناف، یکی از نواحی شهوانی به‌حساب می‌آید، که حساسیت بالایی دارد؛ چنان‌که اگر ناف و مناطق اطراف آن توسط انگشت و نوک زبان لمس شود، باعث تحریک منحصر به‌فرد می‌شود. مدونا، خواننده و بازیگر مشهور آمریکایی، باری در گفت‌وگو با مجله‌ی «SPIN» (مه ۱۹۸۵ میلادی) گفت: «زمانی‌که انگشتم را در ناحیه‌ی نافم (Belly button) می‌کشم، احساس می‌کنم عصبی در مرکز بدن من است که تا ستون فقراتم را به لرزه در می‌آورد».

استخوان خاجی (Sacrum): استخوان خاجی یا ساکروم، یکی از استخوان‌های تشکیل‌دهنده‌ی لگن خاصره است، که مثلثی‌شکل بوده و در پایین ستون مهره‌های کمر، در زیر آخرین مهره کمری قرار گرفته و در پشت لگن، بین دو استخوان کوهانه (بی‌نام، هیپ) قرار دارد. این استخوان در ناحیه کمر نیز جزو نواحی شهوانی محسوب می‌شود.


بازوها


زیر بغل


انگشتان دست


پاها


کف و انگشتان پا


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ ...

۱۳۹۶ دی ۹, شنبه

محمدیونس عزیز

از: دانشنامه‌ی آریانا

یونس عزیز


فهرست مندرجات
موسیقی در افغانستانآوازخوانان افغانستان

محمدیونس عزیز (زاده‌ی ۱۳۲۰ خ - درگذشته‌ی ۱۳۹۶ خ)، خواننده معروف افغانستان است، که نخستین آوازخوان آماتور این کشور شناخته می‌شود. از او، در رادیو بیش از دویست آهنگ و در تلویزیون ملی افغانستان هم حدود سی آهنگ ثبت شده است.


زندگی‌نامه
یونس

محمدیونس در سال ۱۳۲۰ خورشیدی در کابل زاده شد. او در مدرسه‌ی امانی کابل آموزش دید و پس از آن در مسکو در رشته‌ی زمین‌شناسی تحصیل کرد. او از جمله اولین آوازخوانان موسیقی آماتور در افغانستان بود که در هشت سالگی به هنر موسیقی رو آورد و آوازخوانی در رادیو افغانستان را در دهه‌ی ۵۰ خورشیدی آغاز کرد.

پس از کودتای هفتم ثور و اشغال افغانستان توسط نیروهای ارتش سرخ شوروی، به پاکستان مهاجر شد و سال‌های زیادی را در آن‌جا زندگی کرد. سپس، به استرالیا پناهنده شد و با همسر، دختر و دو پسرش مدت ۱۷ سال آخر عمرش را در شهر ملبورن، استرالیا می‌زیست.

سرانجام، در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۷ میلادی، یونس پس از بیمارى طولانى در سن ۷۶ سالگى در بیمارستانی در استرالیا درگذشت.


آثار

یونس در رادیو بیش از ۲۰۰ آهنگ دارد و در تلویزیون ملی افغانستان هم حدود ۳۰ آهنگ ضبط کرده است. او هم‌چنین چهار آلبوم از آهنگ‌های خود را نیز به بازار عرضه کرد. آخرین آلبوم او به‌نام «یادگار» بود که در استرالیا منتشر شد و استاد خلیل گداز آهنگسازی آن را برعهده داشت و برادر یونس هم در تهیه آن کمک کرد. یکی از آهنگ‌های مشهور او، آهنگ «من امسال بی او بهاری ندارم» است.


[] يادداشت‌ها




[] پيوست‌ها


...


[] پی‌نوشت‌ها

...


[] جُستارهای وابسته






[] سرچشمه‌ها







[] پيوند به بیرون

[۱ ٢ ٣ ۴ ۵ ٦ ٧ ٨ ٩ ۱٠ ۱۱ ۱٢ ۱٣ ۱۴ ۱۵ ۱٦ ۱٧ ۱٨ ۱۹ ٢٠]

رده‌ها │ افغانستان‌شناسی │ موسیقی در افغانستان │ هنرمندان

جنین منجمد بعد از ۲۴ سال به‌دنیا آمد

گردآوری از: دانشنامه‌ی آریانا

جنین منجمد


فهرست مندرجات

.



تولد نوزاد برفی

زنی در تنسی آمریکا نوزاد دختری را به‌دنیا آورد که ۲۴ سال قبل به‌صورت جنین فریز شده بود. این تولد به‌عنوان رکورد موفقیت در تولد جنین فریز شده به‌شمار می‌رود.

یک جنین منجمد (Frozen embryo) پس از ۲۴ سال در تنسی آمریکا به‌دنیا آمد. این تولد به‌عنوان رکورد موفقیت در تولد جنین فریز شده به‌شمار می‌رود.

بر اساس اعلام مرکز اهدای جنین ملی آمریکا، دختری به‌نام اما ورن (Emma Wren Gibson)، که ۲۴ سال قبل (۱۴ اکتبر ۱۹۹۲) به‌صورت جنین فریز شده بود، روز ۲۵ نوامبر به‌عنوان فرزند تینا (Tina Gibson) و بنجامین گیبسون (Benjamin Gibson) زاده شد.

تینا گیبسون، زاده‌ی سال ۱۹۹۱ است و نطفه‌ی فرزندش ۱۸ ماه پس از تولد او شکل گرفته است. اما در جریان روندی به‌نام «انتقال جنین فریز شده» به بدن مادرش منتقل شد و به‌دنبال یک حاملگی موفق، به‌دنیا آمد.

کارول سومرفلت، مدیر مرکز ملی اهدای جنین (National Embryo Donation Center)، لحظه‌ای را که تصویر جنین فریز شده را به پدر و مادرش نشان داد، به‌خاطر دارد: «همیشه یادم می‌ماند که گیبسون‌ها وقتی با تصویر جنین مواجه شدند چه گفتند. تینا گفت که این جنین‌ها می‌توانستند دوستان من باشند. تینا در هنگام انتقال ۲۵ سال داشت.»

او می‌گوید: «این عمیقاً تکان‌دهنده و بسیار جالب است که می‌بینیم جنین‌هایی که ۲۴ سال و نیم قبل با استفاده از تکنیک‌های فریزر قدیمی یا انجماد آهسته در مرحله پرونوکراتری فریز شدند، ۱۰۰ درصد بقا یافته‌اند.»

فکر منجمدکردن سلول پیشینه‌ی خیلی طولانی دارد. از حدود ۷۰ سال پیش سلول‌های گوناگون از جمله پوست، کبد و سلول‌های جنسی را به‌وسیله دستگاه‌هایی منجمد کرده‌اند، البته تکنیک این کار برای هر سلول بدن و کاربرد آن متفاوت است... فریز کردن جنین نیز یکی از این موارد انجماد است که در دهه‌های اخیر مطرح شده است.


فریز کردن جنین چیست؟

نخستین انجماد موفق اسپرم ۵۵ سال پیش بوده است. اسپرم (سلول جنسی مرد) سلولی کوچک و مایع داخل سلولی آن کم است. به‌همین دلیل انجمادش کار سختی نیست و نگهداری آن هم آسان است. طولانی‌ترین زمان نگهداری اسپرم که به تولد نوزاد زنده منجر شد، ۲۱ سال بوده است. این اسپرم متعلق به جوانی آمریکایی است که مبتلا به بیماری هوچکین شده بود و باید شیمی درمانی و رادیوتراپی می‌کرد و در نتیجه قدرت باروری‌اش از دست می‌رفت. برای همین پیش از شروع درمان در حالی‌که هنوز ازدواج هم نکرده بود، اسپرمش را برای آینده منجمد کردند و بعدها که متاهل شد با اسپرم خود، صاحب بچه‌‌ شد.

از تاریخچه‌ی منجمد کردن سلول‌های جنسی در دنیا بیش از نیم قرن می‌گذرد. در آن‌روزگار هنوز IVF (لقاح مصنوعی خارج رحمی و سپس قرار دادن جنین تشکیل‌شده در بدن مادر) وارد عرصه پزشکی زنان نشده بود، چون عمر این روش به ۳۰ سال می‌رسد. درباره‌ی منجمد کردن جنین، پس از این‌که روش لقاح مصنوعی خارج رحمی به‌عنوان متدی مناسب جای خود را باز کرد، ضرورت منجمد کردن جنین‌های تشکیل‌شده حس شد.

برای انجام این روش (لقاح مصنوعی خارج رحمی)، به‌طور مصنوعی و با تجویز قرص‌های هورمونی به مادر، بدن او را وادار به تخمک‌گذاری بیش از حد می‌کنند و در نتیجه به‌جای این‌که این مادر مانند زن‌های دیگر هر ماه تنها یک تخمک داشته باشد، در پایان مصرف داروها گاهی تا ۳۰ عدد تخمک آزاد می‌کند. این تخمک‌ها را با اسپرم مرد (پدر) در محیط آزمایشگاه مجاور و جنین‌های سالم را انتخاب کرده و به محیط رحم و لوله‌های آن می‌فرستند.

در آن‌زمان از بین این‌همه تخمک، تنها چند تای آن مورد استفاده قرار می‌گرفت و بقیه جنین‌های تشکیل‌شده را دور می‌ریختند. با آمدن روش منجمد کردن جنین، دیگر جنین‌های باقی‌مانده را دور نریختند و با منجمد کردن آن‌ها و استفاده از آن در مواقع لزوم، احتمال بارداری مادر را افزایش دادند. مادر برای بارداری‌های بعدی نیازی نداشت تا دوباره هزینه استفاده از داروها را به جان بخرد و گرفتاری‌های جسمی و روحی را تحمل کند، چون جنین آماده داشت. حتی اگر خودشان دوباره تصمیم به بچه‌دار شدن نداشتند، می‌توانستند جنین منجمد یا تخمک فریز شده را اهدا کنند یا برای تحقیقات هدیه بدهند.

پزشکانی که در کار درمان بیماران سرطانی هستند و احتمال می‌دهند قدرت باروری بیمار از بین برود، پیش از شروع درمان رادیوتراپی و شیمی درمانی، اطلاعاتی را به او می‌دهند که بتواند اسپرم خود را فریز کند. هزینه این کار هم زیاد نیست و بیمار پس از بهبود می‌تواند با اسپرم خود پدر شود.

درباره‌ی فریز نسج تخمدان در بیماران سرطانی قبل از شروع درمان باید گفت هنوز در مراحل اولیه است و تنها ۲ بارداری در دنیا بوده است که در بلژیک انجام شد. در این موارد، پیش از درمان هوچکین، بخشی از تخمدان زن‌ها را برداشتند و فریز کردند. ۷ سال بعد نسج فریز شده را با لاپاروسکوپ در محل تخمدان گذاشتند و بیماران باردار شده است. این عمل به‌وسیله پروفسور دونز صورت گرفت، ولی انجماد خود تخمک بیش از ۵ سال است که انجام می‌شود و نتایج خوبی هم داشته است.

درباره‌ی منجمد کردن جنین، تخمک و اسپرم ۲ روش وجود دارد. روش آهسته که از قدیم بوده و روش سریع که حدود ۵ سال است، انجام می‌شود. از نظر بارداری تفاوتی میان روش آهسته و سریع نیست. به‌هر حال امروزه در لقاح مصنوعی خارج رحمی نقش فریزکردن بسیار مهم است، چون تقریباً در خیلی از موارد، پس از مصرف داروهای لقاح مصنوعی خارج رحمی تعداد زیادی تخمک حاصل می‌شود که برای خانمی مبتلا به نازایی این تعداد بیش از نیاز است. ثابت شده احتمال بارداری با افزایش تعداد جنین‌های انتقالی بیش‌تر نخواهد شد. پس از انتقال ۳ جنین احتمال بارداری حتی اگر ۳۰ تا جنین هم منتقل شود، ۱۰ برابر نخواهد شد و این موضوع تنها به افزایش چندقلویی منجر می‌شود که نه تنها مفید نیست بلکه برای مادر و جنین خطرناک هم است. پس جنین‌های اضافه را می‌توان منجمد و برای دفعات بعد استفاده کرد.از این گذشته، امکان دارد شرایط جسمی زن در همان ماه مناسب نباشد، بنابراین پزشک با امکان فریز، می‌تواند در آن دوره همه‌ی جنین‌ها را منجمد کند تا ماه آینده و حتی اگر تخمک یا جنین اهدایی نیز باشد و گیرنده اوضاع جسمی مناسبی نداشته باشد، احتمال بارداری‌اش در آن دوره کم است، تا بهبود شرایط می‌توان جنین را فریز کرد. در گذشته جنین‌های اضافی را دور می‌ریختند و اکنون می‌توان برای خود شخص منجمد کرد.

این‌که آیا انجماد به جنین صدمه می‌زند، مطالعات زیادی انجام داده‌اند. بچه‌هایی که محصول جنین منجمد شده در ۲۵ سال پیش بوده‌اند (که تعداد زیادی هستند)، را از نظر عصبی و قلبی و همه دستگاه‌های بدن بررسی کردند و دریافتند که با دیگر همسالان خود که امروزه جوانانی ۲۵ ساله هستند تفاوتی نداشته‌اند.[۱]

با این حال، طولانی‌ترین زمانی‌که تا کنون جنین را در فریز نگه‌داشته‌اند و بچه سالم به‌دنیا آمده، حدود ۲۵ سال است که در آمریکا انجام شده است. این جنین منجمد شده‌ای متعلق به ۲۴،۵ سال پیش با موفقیت دوره بارداری را پشت‌سر گذاشت و در سلامت کامل زاده شد. این اتفاق در ایالت تنسی آمریکا روی داد؛ جایی که تینا گیبسون ۲۶ ساله به همراه همسرش بنجامین گیبسون ۳۳ ساله زندگی می‌کنند.

تینا گیبسون هفت سال پیش ازدواج کرد و از همان آغاز می‌دانست که به‌دلیل ناباروری همسرش، بعید است بتواند به‌طور طبیعی باردار و صاحب فرزند شود. این زوج که خود را برای فرزندخواندگی آماده کرده بودند، سال گذشته بر حسب اتفاق از امکان دیگری باخبر شدند یعنی امکان پذیرش یکی از جنین‌هایی که سال‌ها پیش منجمد و برای انتقال به بدن مادران جدیدی آماده شده‌اند. این جنین‌ها به «نوزادان برفی» نیز مشهورند.

خانواده گیبسون در اوت ۲۰۱۶ درخواست برای پذیرش جنین منجمد را ارسال کردند و در نهایت به آن‌ها خبر داده شد که جنینی از اهدا کننده‌ای نامعلوم و متناسب برای پیوند به بدن تینا گیبسون، یافت شده است.

این جنین در ۱۴ اکتبر سال ۱۹۹۲ میلادی منجمد شده بود، یعنی زمانی‌که مادرش تینا گیبسون تنها ۱۸ ماهه بوده است. او برای مدتی بیش از ۲۴ سال در حالت منجمد نگهداری شد تا این‌که در نهایت در ۱۳ مارس ۲۰۱۷ به بدن تینا پیوند زده شد. تینا نیز پس از این پیوند، توانست در ۲۵ نوامبر سال ۲۰۱۷ میلادی دختر سالمی را به‌دنیا آورد که «اما» نام گرفت.

«اما» رکورد طولانی‌ترین جنین منجمد شده‌ای که به‌دنیا آمده را نیز دارد. رکورد قبلی در سال ۲۰۱۱ میلادی به ثبت رسیده و متعلق به زنی اهل نیویورک است که پسر سالمی را از جنینی که به‌مدت ۲۰ سال منجمد شده بود، به‌دنیا آورد.

بنابر گزارش مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها در آمریکا، تا کنون حدود ۱۲ درصد از زنان ۱۵ تا ۵۵ ساله در این کشور (نزدیک به ۷ میلیون نفر) به گونه‌ای از این‌دست خدمات باروری استفاده کرده‌اند.

استفاده از تکنولوژی‌های کمک باروری در دهه گذشته در این کشور دو برابر و تنها در سال ۲۰۱۵ میلادی منجر به تولد ۷۳ هزار کودک شده است (حدود ۱،۶ درصد از کل زاد و ولد در ایالات متحده امریکا).[٢]


جنین منجمد بعد از ۲۴ سال به‌دنیا آمد

یک نوزاد از جنینی به‌دنیا آمده است که برای نزدیک به ۲۵ سال به‌صورت یخ‌زده و منجمد نگهداشته شده بود. این مدت زمان احتمالاً از زمانی‌که عمل لقاح مصنوعی (آی‌وی‌اف) در جهان شروع شد طولانی‌ترین تفاوت زمانی میان بسته‌شدن یک نطفه و تولد آن است.

این جنین را یک خانواده‌ی آمریکایی ناشناس تقریباْ ۲۵ سال پیش اهدا کرده بودند و در این مدت از آن به‌دقت و در شرایطی کنترل‌شده نگهداری می‌شد. کسی که حالا مادر این جنین شده است در آن‌زمان حدود یک‌سال داشته است. به این ترتیب تینای ۲۶ ساله، مادر این دختربچه، با فرزند خود اگر در همان زمان به‌دنیا می‌آمد، فقط چند ماه اختلاف سن داشتند.

تینا و شوهرش بنجامین نمی‌توانستند به‌طور طبیعی بچه‌دار شوند و برای همین هم مرکز ملی اهدای جنین به آن‌ها یک جنین داد. جنینی که برای ربع قرن در یک مخزن یخ‌زده نگهداشته شده بود. این نوزاد در ماه نوامبر ۲۰۱۷ به‌دنیا آمد.

تینا می‌گوید: «اگر این جنین همان موقعی که قرار بود به‌دنیا می‌آمد، ما شاید حالا با هم دوست بودیم.»

پزشکان در مرکزی که از این جنین نگهداری می‌شد، به‌خاطر این‌که به‌مدت طولانی یخ‌زده نگهداشته شده بود، او را «نوزاد برفی» نام داده بودند. این نوزاد «رکوردشکن» گرچه از نظر ژنتیکی ارتباطی با والدینش ندارد اما تبدیل به اولین فرزند آن‌ها خواهد شد.

نهاد ملی مرکز اهدای جنین زوج‌ها را تشویق می‌کند تا پس تکمیل‌شدن خانواده‌شان، جنین‌های غیرضروری را اهدا کنند تا زوج‌های دیگر بتوانند صاحب بچه شوند.[٣]


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]- تولد نوزاد برفی؛ جنین منجمد پس از ۲۵ سال به‌دنیا آمد، Euronews: ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷
[٣]- جنین منجمد بعد از ۲۴ سال به‌دنیا آمد، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی: شنبه ۲۱ دسامبر ٢٠۱٧ - ۳۰ آذر ۱٣۹٦


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌‌سایت بی‌بی‌سی و Euronews


یکدنگی سیاسی و گفتارهای قلدرمآبانه در رویارویی با حکومت

گردآوری از: دانشنامه‌ی آریانا

عطامحمد نور استعفا نمی‌کنم!


فهرست مندرجات

.



عطامحمد نور

یکدنگی سیاسی و گفتارهای قلدرمآبانه

در رویارویی با حکومت وحدت ملی

عطامحمد نور، والی برکنار شده‌ای ولایت بلخ

تا زمانی‌که گفته‌ها و تصمیمات سیاسی یک سیاستمدار یا رهبر یک گروه سیاسی از انسجام فکری و منطقی برخوردار باشد و با مسئولیت‌پذیری همراه شود، حتی اگر آن گفته‌ها و رفتارها مخالف دمکراسی هم باشد، لااقل آن سیاستمدار یا رهبر سیاسی از احترام در صفوف هواداران خود و در مواردی از احترام گروه‌های سیاسی رقیب نیز برخوردار است. افول یک سیاستمدار از آن‌جا شدت می‌گیرد که به‌خاطر تکرار سیاست‌ها و گفتارهای غلط و پافشاری بر آن‌ها، دیگر احترام خودی‌ها را نیز از دست بدهد.

بیش از یک دهه، عطامحمد نور، در کرسی ولایت بلخ، به سمت سیاست‌ها و گفتارهای قلدرمآبانه هم در برابر مردم و هم در رویارویی با حکومت و حتی اربابان خارجی خود پیش رفته‌ است. او می‌خواهند با قلدری یا یکدنگی سیاسی والی بلخ باشد. در حالی‌که گفتارها و پافشاری‌های عجیب او هیچ منطق سیاسی را بر نمی‌تاباند. آن‌چه در زیر می‌آید چند نمونه از این‌گونه گفتارها و تصمیمات سیاسی عطامحمد نور است.

عطامحمد نور، در جشن نوروز ۱٣۹٦ گفته بود که به‌زودی درباره‌ی استعفایش از ولایت بلخ تصمیم می‌گیرد، ولی در واقع، او نه‌تنها تصمیمی در این مورد اتخاذ نکرد، بلکه ائتلاف سه‌جانبه‌ای با معاون اول اشرف غنی، ژنرال عبدالرشید دوستم و معاون دوم عبدالله عبدالله، محمد محقق در ترکیه ایجاد کرد و انتقادات شدیدالحنی علیه رهبران دولت وحدت ملی مطرح و باری در هرات از اصطلاح «سقوط» دولت وحدت ملی استفاده کرد. پس از آن، کاخ ریاست‌جمهوری افغانستان روز ۲۷ قوس (آذر) ۱٣۹٦، اعلام کرد که محمداشرف‌ غنی، رئیس‌جمهوری، «استعفای عطامحمد نور» از ولایت بلخ را تأیید و به‌جای او محمدداوود را تعیین کرده است.

عطامحمد نور پیش از این گفته بود که برای کنار رفتن از ولایت بلخ شرایطی دارد و برکناری‌اش بدون در نظرداشت خواسته‌های او موجب تنش در ولایت‌های شمالی به‌ویژه ولایت کلیدی بلخ خواهد شد. ولی پس از امضای توافق‌نامه آشتی بین دولت و حزب اسلامی - رقیب جمعیت اسلامی - و تنش لفظی بین رهبران جمعیت اسلامی و گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، روابط عطامحمد نور با دفتر ریاست جمهوری تیره شد. اکنون او مدعی است که «والی بلخ می‌ماند تا پروژه طالبان و داعش ناکام شود و رهبران حکومت وحدت ملی به این دلیل نمی‌توانند او را برکنار کنند که یکی از آن‌ها (رئیس‌جمهوری) طرف توافق حزب جمعیت اسلامی در تشکیل حکومت وحدت ملی است و دیگری (رئیس اجرائی) منصوب جمعیت اسلامی است.».

با این حال، حامیان دولت به‌شمول نزدیکان رئیس‌جمهوری و رئیس اجرائی افغانستان می‌گویند که عطامحمد نور نمی‌تواند هم والی دولت باشد و هم از امکانات دولتی بهره‌مند باشد و هم در اردوگاه مخالفان سیاسی دولت علیه دولت فعالیت کند و از آن انتقاد کند.

اداره‌ی مستقل ارگان‌های محلی افغانستان می‌گوید که مکلف است تا حکم رئیس‌جمهوری درباره‌ی معرفی والی جدید بلخ را اجرا کند. منیره یوسفزاده، سخنگوی این اداره به بی‌بی‌سی گفته که اداره‌ی ارگان‌های محلی، کارهای مقدماتی معرفی والی جدید بلخ را آغاز کرده است. او با تأکید بر این که تغییر و تبدیل در سمت‌های سیاسی یک امر عادی و مروج بوده، گفته که امیدوار است عطامحمد نور، والی پیشین بلخ «با درایت و مدیریتی که در ۱۴ سال مأموریت از خود نشان داده، حکم رئیس‌جمهوری را بپذیرد».

آن‌چه در زیر می‌آید، گزارش‌هایی است از یکدنگی سیاسی و گفتارهای قلدرمآبانه عطامحمد نور در رویارویی با حکومت وحدت ملی افغانستان. نور، که رئیس اجرایی حزب جمعیت اسلامی نیز است، حدود چهارده سال می‌شود که به‌عنوان والی بلخ کار کرده است. ولایت بلخ در شمال افغانستان به دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اهمیت دارد و پایگاه اجتماعی او است.

عطامحمد نور: استعفایم منتفی است، قبول ندارم

۱۸ دسامبر ٢٠۱۷
عطامحمد نور با تاکید بر این‌که استعفایش از سمت ولایت بلخ مشروط بوده، می‌گوید پذیرش آن از سوی ریاست جمهوری غیرقانونی است و آن را قبول ندارد.

نور که رئیس اجرایی حزب «جمعیت اسلامی» نیز هست، گفته که چند ماه پیش از طرف حزبش با ارگ وارد مذاکره شده بود و ورق استعفأ را به‌منظوری به رئیس‌جمهوری سپرده بود که در صورت برآورده‌شدن خواسته‌هایش، بتواند قبول کند. حالا نور می‌گوید تنها بخشی از خواسته‌های او برآورده شده، بنابراین استعفایش منتفی بوده و قابل قبول نیست. نور این سخنان را در ویدیویی گفته که ظاهراً از روی دوربین تلویزیون ملی ضبط شده و در فیسبوک دست‌به‌دست شده است.

ارگ ریاست جمهوری افغانستان صبح روز دوشنبه، ۲۷ قوس (آذر) اعلام کرد که محمداشرف‌ غنی، رئیس‌جمهوری افغانستان، استعفای عطامحمد نور، والی بلخ را تأیید کرده است. در خبرنامه ارگ که به رسانه‌ها فرستاده شد، آمده که این استعفا چندی قبل صورت گرفته بود. [به‌جای او]، محمدداوود به‌عنوان والی جدید بلخ معرفی شده است.

عطامحمد نور گفت واکنش او به این اقدام ارگ برای فعلاً فقط حرکت مدنی در چهارچوب قانون خواهد بود. او افزود: «اما در صورتی‌که از طریق قوه‌ی قهریه اقدام شود، هر گزینه‌ای را در نظر خواهیم گرفت».

حزب جمعیت اسلامی افغانستان بدون اشاره به استعفا، «تصمیم ریاست جمهوری در مورد عطامحمد نور، والی بلخ» را اقدامی «عجولانه، غیرمسئولانه، مخالف ثبات و امنیت افغانستان و اصول موافقت‌نامه حکومت وحدت ملی» خوانده است. این حزب با نشر اعلامیه‌ای گفته است که این تصمیم را شدیداً محکوم می‌کند.[۱]

والی بلخ می‌مانم تا پروژه طالبان و داعش ناکام شود

۲۳ دسامبر ٢٠۱۷
عطامحمد نور، رئیس اجرائی جمعیت اسلامی گفته که از ولایت بلخ کنار نمی‌رود و در این مورد تنها شورای رهبری جمعیت اسلامی می‌تواند تصمیم بگیرد.

کاخ ریاست‌جمهوری افغانستان روز دوشنبه ۲۷ قوس (آذر) اعلام کرد که محمداشرف‌ غنی، رئیس‌جمهوری، «استعفای عطامحمد نور از ولایت بلخ را تأیید و به‌جای او محمدداوود را تعیین کرده است.»

اما نور روزشنبه اول جدی (دی) در جمع هوادارانش در بلخ گفت: «فعلاً والی می‌باشم که بازسازی و شگوفایی را به‌حدی برسانم که در افغانستان بی‌نظیر باشد و اگر حکومت از در تفاهم پیش نیامد، آن‌چه را که رهبری جمعیت [پیشنهاد] دارد قبول نکنید، به کمک خداوند والی باقی می‌مانم».

او استدلال کرد که در مسائل کشور به‌همراه متحدانش «یک طرف قضیه» است و رهبران حکومت وحدت ملی به این دلیل نمی‌توانند او را برکنار کنند که یکی از آن‌ها (رئیس‌جمهوری) طرف توافق حزب جمعیت اسلامی در تشکیل حکومت وحدت ملی است و دیگری (رئیس اجرائی) منصوب جمعیت اسلامی است.

نور هم‌چنین افزود به این دلیل به‌عنوان والی بلخ می‌ماند تا به گفته او، «پروژه‌های داعش‌سازی و طالب‌سازی ناکام باشد» و «این سرزمین را طالب و داعش نگیرد».

او به هوادارانش گفت: «هرگاه ما جواب منفی گرفتیم، آمادگی داشته باشید و به کل دوستانتان از طریق فیسبوک [پیام] برسانید که حرکت ما حرکت مدنی است. اگر برای حرکت مدنی هم گوش شنوا پیدا نشد، آن‌وقت با مشورت و اجازه شورای رهبری [جمعیت اسلامی] تصامیم دیگری گرفته خواهد شد.»

نور تاکید کرد: «مامور بادآورده نیستم و تعیین‌شده با کاغذ اشرف غنی نیستم» و افزود: «ما در وضعیتی هستیم که مجبوریم از حقوق خود دفاع کنیم و دفاع می‌کنیم. وقتی که این‌ها می‌خواستند به بهانه‌ی استعفا چیزی را اعلام کنند، به ایشان احوال فرستادم که استعفا را اعلان نکنید که من مجبورم ردش کنم. این صلاحیت را شما ندارید.»

رئیس اجرائی جمعیت اسلامی در بخشی از سخنانش گفت: «آقای اشرف غنی، رئیس‌جمهوری، هر خصومتی که با من می‌کند، حقش است؛ مخالفش بودم، علیه تیمش کار می‌کردم، برضدش حرف هم زده‌ام. بعد از حکومتش هم حرف‌های زیادی زده‌ام، در مورد ضعف حکومتش.» اما او بخش زیادی از سخناش را به حملات شدید لفظی به عبدالله عبدالله، رئیس اجرائی، اختصاص داد و او را «مار آستین» خواند. او حمایت از دکتر عبدالله در دو انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ و ۱۳۹۳ را اشتباه خواند و گفت که او به حزب جمعیت اسلامی، رهبران آن و خانواده‌ی احمدشاه مسعود خیانت کرده است.

او از گفتن سخنان طعنه‌آمیز هم ابایی نکرد. نور گفت: «[عبدالله عبدالله] دندان‌هایش را به جان من تیز کرده». او هشدار داد که «دندان‌هایش را می‌شکنم». نور سازماندهی دیدار «شورای انسجام جمعیت اسلامی» با اشرف غنی را هم به دکتر عبدالله نسبت داد.

این فرمانده‌ی قدرتمند پیشین جهادی در شمال افغانستان تصمیم‌گیری درباره‌ی ولایت خود در بلخ را مربوط به تصمیم شورای رهبری جمعیت اسلامی کرد و گفت: «اگر رهبری جمعیت بگوید از مزارشریف برو، می‌روم؛ اگر بگوید بمان، مثل کوه مقاومت می‌کنم و کسی نمی‌تواند مرا از جایم تکان دهد.»

پیش از این صلاح‌الدین ربانی، وزیر خارجه و رئیس حزب جمعیت اسلامی اعلامیه شورای رهبری این حزب را منتشر کرد که در آن تصمیم اشرف غنی «انحصارطلبانه» و اقدامی «عجولانه، غیرمسئولانه، مخالف ثبات و امنیت افغانستان و اصول موافقت‌نامه حکومت وحدت ملی» خوانده است.

نور به پایگاه اجتماعی خود و حمایت متحدانش در شمال، شرق و غرب و هم‌چنین جنوب کشوراشاره کرد. او به‌صورت مشخص از عبدالرشید دوستم، معاون اول رئیس جمهوری، محمد محقق، معاون دوم رئیس اجرائی، ژنرال رازق فرمانده پلیس قندهار و شورای مشرقی به‌رهبری ظاهر قدیر در این مورد نام برد.

وی پیش از این هم گفته بود که اعلام استعفایش را قبول ندارد، اما با اظهارات تازه خود تصمیم حکومت وحدت ملی را عملاً به چالش کشیده، تصمیمی که منابع کاخ ریاست جمهوری گفته‌اند که تغییرناپذیر است.[٢]

والی بلخ می‌مانم مگر این‌که توافقی صورت گیرد

۳۰ دسامبر ٢٠۱۷
عطامحمد نور، والی مستعفی بلخ در شمال افغانستان، با حضور در دفتر ولایت بلخ گفته که تا آخر حکومت وحدت ملی به‌عنوان والی می‌ماند، مگر این که براساس توافق کنار رود.

او که از ۱۳ سال پیش به‌عنوان والی بلخ کار کرده، روز شنبه ۹ جدی (دی) در جلسه‌ای با حضور مقام‌های محلی بلخ در اظهاراتی که به‌صورت زنده از رسانه‌های محلی پخش می‌شد، تأکید کرد که هیچ‌کسی صلاحیت برکناری او را ندارد، مگر این که جمعیت اسلامی در این مورد تصمیم بگیرد.

نور رئیس اجرائی حزب جمعیت اسلامی به رهبری صلاح‌الدین ربانی، وزیر خارجه، است که به گفته او، «یک طرف اصلی» در تشکیل حکومت وحدت ملی بوده و حالا هم طرف اصلی تعامل با اشرف غنی، رئیس‌جمهوری است و نه عبدالله عبدالله، رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی که عضو و نامزد مورد حمایت این حزب نامزد در انتخابات ۱۳۹۳ بود.

او بعد از جنجال‌های اخیر، این روز نخست بود که به دفترش آمد، ولی ضمن یادآوری افزایش اختیارات معاونش، گفت که پس از این بیش‌تر از گذشته به دفترش خواهد آمد و اسناد دولتی را مانند گذشته امضا خواهد کرد.

رئیس اجرائی جمعیت اسلامی افزود که استعفای او از ولایت بلخ مشروط به اجرای توافق‌نامه حکومت وحدت ملی بوده و بارها هشدار داده بوده که اگر استعفایش را جانب دفتر ریاست جمهوری اعلام شد، آن را رد می‌کند، ولی دفتر ریاست جمهوری بدون توجه به این موضوع پذیرش استعفایش را اعلام کرده است.

منابع نزدیک به دفتر ریاست جمهوری در واکنش به اظهارات تازه عطامحمد نور گفته‌اند که او حرف تازه‌ای نگفته است. پیش از این اداره‌ی ارگان‌های محلی گفته که در حال برنامه‌ریزی برای آغاز به کار محمدداوود است.

نور در اظهارات تازه‌ی خود از موضع قدرت صحبت کرد و گفت که او «بیدی نیست که از هر بادی بلرزد». او به تشکیل ائتلاف‌های سیاسی با منتقدان رئیس جمهوری یاد کرد و گفت که «ترس آقای غنی از نفوذش در بازی‌های انتخاباتی پیش رو است».

اشاره او به انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۹ بود که انتظار می‌رود، اشرف غنی از نامزدهای اصلی آن باشد. آن‌گونه که نور صحبت می‌کرد، ممکن است او در برابر غنی، چه به‌عنوان نامزد و چه به‌عنوان حامی نامزد رقیبش، نقش بازی کند.

نور به برکناری اسماعیل‌خان از ولایت هرات در زمان ریاست‌جمهوری حامد کرزی، برکناری بسم‌الله محمدی از وزارت دفاع، احمدضیا مسعود از نمایندگی ریاست جمهوری در امور حکومتداری خوب اشار کرد و افزود که او مانند آن‌ها در خانه آرام نخواهد نشست.

او هم‌چنین به تیرگی روابط اشرف غنی با عبدالرشید دوستم، معاون اول رئیس‌جمهوری اشاره کرد که ماه‌ها است در ترکیه به‌سر می‌برد. نور این پرسش را مطرح کرد که چرا به او جازه داده نمی‌شود که به کشور برگردد و به کارش ادامه دهد.

وی در بخشی از سخنانش تاکید کرد که نمی‌خواهد «اشتباه دیگران» را مرتکب و بعد به دار آویخته شود. اشاره تلویحی او به توافقی بود که حبیب‌الله کلکانی، امیر پیشین افغانستان با محمدنادر شاه، پادشاه بعدی کرد و براساس آن از شمال کابل به پایتخت رفت و به‌دست طرفداران محمدنادرشاه به‌قتل رسید و جسدش از دار آویخته شد.

رئیس اجرائی جمعیت اسلامی در بخشی از سخنانش از پشتیبانی متحدان سیاسی خود و همچنین برخی مقام‌های محلی بلخ و حتی بخش عمده‌ای از نیروهای مسلح در شمال کشور یادآوری و از آن‌ها سپاسگزاری کرد.

او افزود که احزاب و افراد پرنفوذی در مناطق مختلف کشور، از جمله مناطق جنوبی، شرقی و شمالی کشور هستند که از او حمایت می‌کنند. از جمله از جنبش ملی اسلامی به‌رهبری عبدالرشید دوستم، حزب وحدت اسلامی مردم به‌رهبری محمد محقق و برخی سازمان‌های سیاسی و اجتماعی دیگر در شمال نام برد.[٣]

عطامحمد نور: ما مالک وطن هستیم!

۴ ژانویه ٢٠۱۸
عطامحمد نور، والی برکنار شده‌ی بلخ از سوی رییس‌جمهور، هشدار می‌دهد که به مهندس داوود، والی تعیین شده از سوی حکومت برای ولایت بلخ، هرگز اجازه نخواهد داد که به این ولایت بیاید. به گزارش کریم امینی از طلوع نیوز، او روز پنج‌شنبه ۴ ژانویه ۲۰۱۸ - ۱۴ دی ۱۳۹۶، در همایشی هوادارانش در مزارشریف، کنار رفتنش از مقام ولایت بلخ را خط قرمز خواند. او گفت: «بودن او در مقام ولایت بلخ برای جمعیت اسلامی خط سرخ است و تا پایان عمر حکومت وحدت ملی، والی بلخ باقی خواهد ماند.»
    ‌چهارتا دزد و ولگرد و زیردار گریخته‌گی که در سرک ۱۵ وزیر اکبرخان، در کوچه سه و در مهمانخانه امنیت ملی و شورای امنیت جمع کرده‌اید، این‌ها را نه ما اجازه می‌دهیم و نه‌توان این را دارند و جرأت این را دارند که طرف ملت من ببینند و نه جرأت این را دارند که به‌طرف من حرکت بکنند. اما بسیار خطرناک است حکومت! اگر باز به قوه‌ای قهریه دست بزنید. نه تنهایی که ما و ملت ما ایستادگی می‌کنیم، بلکه شما قوای افغانستان را تحلیل و تجزیه می‌برید. بسیار اشتباه کردید این اشتباه خطرناک که سرنوشت کشور را واژگون می‌کند، این اشتباه را نکنید.

نور که جمعیت اسلامی را سهامدار پنجاه درصد کرسی‌های حکومت می‌داند، تاکید می‌ورزد که از همین‌رو رئیس‌جمهور نمی‌تواند وی را از مقامش برکنار نماید.

    مره داکتر صاحب عبدالله گفت که تو همه ره سخت گفتی، رئیس جمهوره سخت گفتی. گفتم که ما گفتیم فساد است که فساد است، ناامنی است که ناامنی است. داعش آمده، بلی. طالب گسترش پیدا کرده، بلی. اقتصاد از هم‌پاشیده، بلی. خو یگان گپ‌های دیگه هم گفته باشیم، بلی گفته‌ایم.

    [عبدالله] گفت اگر تو عوض رئیس‌جمهور باشی چه می‌کنی؟ گفتم مه در یک ساعت برطرف می‌کنم، همچو والی ره! گفت پس تو چطور قبول نمی‌کنی؟ گفتم ما مالک وطن هستیم! ما که می‌گویم شما هم شامل می‌شوید (تمام جمعیتی‌ها). ما مالک وطن هستیم.[۴]

[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.


[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- عطامحمد نور: استعفایم منتفی است، قبول ندارم، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی: دوشنبه ۱۸ دسامبر ٢٠۱٧ - ۲۷ آذر ۱٣۹٦
[٢]- عطامحمد نور: والی بلخ می‌مانم تا پروژه طالبان و داعش ناکام شود، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی: شنبه ۲۳ دسامبر ٢٠۱٧ - ۲ دی ۱٣۹٦
[٣]- عطامحمد نور: والی بلخ می‌مانم مگر این‌که توافقی صورت گیرد، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی: شنبه ۳۰ دسامبر ٢٠۱٧ - ۹ دی ۱٣۹٦
[۴]- کریم امینی، عطامحمد نور والی بلخ: هرگز اجازه نمی‌دهم مهندس داوود به بلخ بیاید، طلوع نیوز: ۱۴ جدی ۱۳۹۶. هم‌چنین رجوع شود به فیسبوک طلوع نیوز.


[] جُستارهای وابسته




[] سرچشمه‌ها

وب‌‌سایت بی‌بی‌سی و طلوع نیوز