جستجو آ ا ب پ ت ث ج چ ح
خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ
ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه

رحمان بابا

از: مهديزاده کابلی

{اين مقاله نياز به ويرايش و گسترش دارد. با گسترش اين مقاله به دانشنامه کمک کنيد!}


فهرست مندرجات


عبدالرحمان مومند، مشهور به رحمان بابا (زادۀ ۱۰٤۲ ه.ق - درگذشتۀ ۱۱۱۸بود. ه.ق)، صوفی بزرگ سـدۀ هـفدهـم و شــاعر ملی پشتون‌ها بود.


[] زندگی‌نامه

رحمان بابا فرزند عبدالستار، در سال ۱۰٤۲ ه.ق در قريه‌ی بهادر علاقه پشتونخواه پيشاور ديده به‌جهان گشود. او از قوم مومند بود، اما مقام عرفانی و شاعری او بسی فراتر از تعلقات قومی اوست. اگرچه رحمان بابا به جهان فرهنگی سرزمين‌های آريايی تعلق دارد، و به‌طور خاص بابای قوم پشتون خطاب می‌شود، اما او خود هرگز خودش را به قبيله‌ای خاصی منسوب نساخته است.[*]

زه عاشق یم سر و کار می دي له عشقه
نــه خــلیــل، نــه داودزی یــم، نــه مــومنــد

(ترجمه: من عاشق هستم و سرو کارم با عشق است. نه خليل هستم، نه داودزی و نه مومند!)

رحمان بابا، فقه و تصوف را در نزد ملا محمديوسف يوسفزی تلمذ کرد و ساير علوم زمان را در هندوستان فراگرفت.

رحمان بابا، در يک خانواده کم بضاعت به‌دنيا آمد و خود نيز در فقر زيست؛ اما همت والای او سبب شد که هرگز سر به کسی فرود نياورد و دست تگدی به کسی دراز نکند. مقام بلند تفکر انسانی او در اين غزلش نمايان است:

په ښه خوي له بــد خواهانو بې پــروا یم
پــه نــرمــی لــکه اوبــه د اور ســــزا یــم
و هـر چـا ته پخپــل شــکل ســرگنديــژم
آئیــنه غــونــدي بــې رویــه بــې ریــا یــم
قناعـت مي تـر خرقې لانـدي اطلـس دي
پت د درست جهان پادشاه ظاهر گدا یم

(خـوشخویم و در برابر بدخواهان بی‌پروا هستم. با نرم‌خويی مانند آب جزای آتش‌ام. با هر که به رنگ خودش ظاهر می‌شوم. همچو آیینه بی‌رو و بی‌ریا هستم. قناعتم مانند اطلس ته خرقه است. پنهانی شاه همه جهانم و آشکارا گدا)


[]

به‌گفتۀ روشنفکران پشتون، اهميت رحمان بابا و اشعار وی به‌حدی است که پشتون‌ها پس از قرآن، آن را بيشتر از هر کتاب ديگری می‌خوانند.[*]


[]



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[] :



[۱]
[٢]
[٣]
[۴]
[۵]
[٦]
[٧]
[٨]
[۹]
[۱٠]

[۱۱]
[۱٢]
[۱٣]
[۱۴]
[۱۵]
[۱٦]
[۱٧]
[۱٨]
[۱۹]
[٢٠]

[٢۱]
[٢٢]
[٢٣]
[٢۴]
[٢۵]
[٢٦]
[٢٧]
[٢٨]
[٢۹]


[ ] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[۲]-
[۳]-
[۴]-
[۵]-
[۶]-
[٧]-
[۸]-
[۹]-
[۱٠]-
[۱۱]-
[۱۲]-
[۱۳]-
[۱۴]-
[۱۵]-
[۱۶]-
[۱٧]-
[۱۸]-
[۱۹]-
[٢٠]-
[٢۱]-
[٢۲]-
[٢۳]-
[٢۴]-
[٢۵]-
[٢۶]-
[٢٧]-
[٢۸]-
[٢۹]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]




<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>


موزیم ملی افغانستان

موزه کابل

"یک ملت، زنده می ماند، وقتی که فرهنگش زنده بماند."


موزیم ملی افغانستان برای اولین بار در سال ۱۲۹۷ خورشیدی در منطقه باغ بالای کابل، برای نگهداری آثار تاریخی تاسیس شد.

در سالهای اولیه تاسیس این موزیم که در آن دوران "عجایب خانه" نام داشت، فقط بعضی از آثار تاریخی مثل قرآن های خطی، صنایع دستی، آثار برجای مانده از جنگ های دوران استقلال و بعضی کتاب های کمیاب در آن نگهداری می شد.

در ۲۵عقرب سال ۱۳۰۳ خورشیدی، موزیم ملی افغانستان از باغ بالا به ارگ کابل منتقل شد و به شکل رسمی توسط امان الله خان افتتاح شد.

در مراسم افتتاح این موزیم، محمود طرزی که در آن دوران وزیر خارجه افغانستان بود و فیض محمد وزیر معارف وقت، در مورد ارزش و حراست از آثار تاریخی سخنرانی کردند.

بعضی از شخصیت های مهمی که در افتتاح موزیم ملی افغانستان حضور داشتند آثار عتیقه و کم یاب خود را به این موزیم اهدا کردند.

در اولین قانون اساسی افغانستان که در زمان امان الله خان به تصویب رسید، یک ماده مفصل به حفریات و حفظ آثار تاریخی و تشکیل محلی برای نگهداری آثار تاریخی این کشور اختصاص داده شد.

به موجب این قانون، مقرر شد که شعبه "حفریات و موزیم" زیر نظر وزارت معارف (آموزش و پرورش) فعالیت کند. از مهم ترین کارهای این شعبه، کشف و حراست از آثار تاریخی و انتقال آنها به موزیم ملی بود.

از آنجایی که دولت افغانستان امکانات و نیروی انسانی لازم را برای کشف آثار باستانی در اختیار نداشت قراردادی به این منظور با دولت فرانسه به امضا رساند.

به موجب این قرارداد مقرر شد که یک هیات فرانسوی به سرپرستی "موسیو فوشه" به افغانستان سفر کند و در کنار کاوشگران افغانی به کشف و شناسایی آثار تاریخی بپردازد.

این قرار داد به فرانسوی های حق می داد که از دو اثر کشف شده مشابه یکی از آنها را به فرانسه انتقال دهند.

احمدعلی کهزاد مورخ و باستان شناس افغان یکی از کسانی بود که در کنار کاوشگران خارجی به جستجوی آثار تاریخی می پرداخت که کشف بسیاری از آثار تاریخی افغانستان با تلاش های او بوده است.

غارت

با بروز شورش های منجر به سقوط حکومت امان الله خان، موزیم ملی هم مورد غارت قرار گرفت و تعدادی از مجسمه های تاریخی آن نابود شد.

با روی کار آمدن نادرخان، آثار باقی مانده از موزیم ملی به دارالامان کابل منتقل شد و برای هر بخش جای جداگانه ای اختصاص یافت.

عضویت در یونسکو

در دوره حکومت ظاهر شاه، افغانستان به عضویت سازمان علمی، آموزشی و فرهنگی ملل متحد - یونسکو - پذیرفته شد. با توجه به اینکه سرزمین افغانستان از نظر تاریخی مهم و دست نخورده باقی مانده بود، توجه کاوشگران کشورهای مختلف به سوی این کشور جلب شد.

در این دوران، بعضی از آثار تاریخی موزیم ملی در فهرست آثار تاریخی یونسکو به ثبت رسید و گاوشگرانی از فرانسه، ایتالیا، آلمان و شوروی سابق، برای کشف آثار تاریخی افغانستان به این کشور سفر کردند.

در زمان حکومت داوود خان و با کشف آثار تاریخی که هر روزه از دل خاک بیرون می آمد و به موزیم ملی در کابل منتقل می شد، این موزیم به یکی از گنجینه های مهم منطقه تبدیل شد.

از ویژگی های مهم موزیم ملی افغانستان این بود که تمام آثار به نمایش گذاشته شده در آن از داخل خود این کشور کشف شده بود.

آثار موزیم

برجسته کاری های مرمرین بودایی، عاج های هندی، آثار سنگی متعلق به ماقبل تاریخ، برنزهای رومی، مسکوکات دوره های مختلف، مجسمه های قبل از میلاد، بخشی از آثار موزیم ملی را تشکیل می دادند.

آثار تاریخی از دوران صدر اسلام نیز بخش دیگری از موزیم را شکل می داد که از مهم ترین این آثار می توان به قرآن کوفی به خط عثمان بن عفان خلیفه سوم اسلامی، آیاتی از قرآن به خط امام حسن و نیز به قرآن خط کوفی که در سال ۱۳۳۴ از "شهر غلغله" کشف شده بود اشاره کرد.

آثار خطی شاعران بزرگ زبان فارسی دری نیز در موزیم کابل نگهداری می شد؛ هفت اورنگ عبدالرحمان جامی، هفت پیکر نظامی گنجوی، هشت بهشت و لیلی و مجنون امیر خسرو دهلوی، که همه این آثار در سال ۸۹۹ هجری کتابت و تذهیب شده بودند بخشی از آثار ادبی موزه را شکل می دادند.

بوستان سعدی به خط میرعماد خطاط معروف عصر تیموری، دیوان میرزا عبدالقادر بیدل که از طرف امیر بخارا به پادشاه افغانستان، امیر حبیب الله اهدا شده بود، دیوان حافظ به خط میر محمد محسن که برای سلطان حسن بایقرا نوشته شده بود و چند اثر مهم دیگر نیز از جمله آثار بخش ادبی و هنری موزیم بود.

از مهم ترین آثار هنری دیگر موزیم ملی افغانستان نیز می توان به آثار مینیاتوری از استاد کمال الدین بهزاد اشاره کرد.

با توجه به کثرت آثار کشف شده، علاوه بر کابل در شهرهای هرات، میمنه، غزنی، بلخ و قندهار نیز چند موزیم بوجود آمد که موزیم هرات با بیش از ۴۰۰۰ اثر تاریخی بیشترین آثار را در خود جای داده بود.

انتقال دوباره

با وقوع کودتای ۷ ثور۱۳۵۷ خورشیدی و پس از آن، با تجاوز نیروهای شوروی به افغانستان، موزیم ملی افغانستان از کاخ دارالامان به ارگ ریاست جمهوری انتقال یافت که در زمان انتقال، بعضی از آثار تخریب و سرقت شد.

در زمان حکومت دکتر نجیب الله، موزه ملی دوباره به دارالامان کابل منتقل شد. هرچند که دیگر کمتر کاری برای کشف آثار باستانی صورت می گرفت ولی تا زمان سقوط دکتر نجیب الله، هیچ گونه آسیب جدی به موزیم کابل نرسید و تمام آثار موزیم دست نخورده باقی مانده بود.

تخریب و غارت

با ورود نیروهای مجاهدین به شهر کابل و با گسترش جنگ در داخل پایتخت، از ساختمان موزیم ملی نیز به عنوان سنگر نبرد استفاده شد. در این دوره، بیش از هفتاد درصد آثار ارزشمند این گنجینه نابود شد و یا مورد غارت قرار گرفت.

پس از سقوط حکومت مجاهدین و آمدن طالبان به کابل، بیشتر آثار باقی مانده این موزیم، به خصوص مجسمه هایی که تا آن زمان هنوز در موزیم باقی مانده بود، توسط طالبان که هر نوع مجسمه ای را کفر آمیز می دانستند از بین برده شد.

حتی گفته می شود که وزیر اطلاعات و فرهنگ طالبان با دست خود بعضی از مجسمه های موزیم را از بین برده است.

نجات بعضی از آثار

عمر خان مسعودی از مسئولان موزیم کابل تنها کسی بود که با تلاش شخصی خود در دوران جنک های داخلی و زمان طالبان بیش از بیست هزار اثر موزیم را به مکان های امن منتقل کرد تا از بین نرود.

وی در سال ۱۳۸۴ خورشیدی جایزه جهانی "شاهزاده کلاوس" هلند را به خاطر نجات آثار موزیم افغانستان دریافت کرد. وی نهمین دریافت کننده جایزه شاهزاده کلاوس در جهان است.

بازسازی

با روی کار دولت تحت حمایت جامعه جهانی در افغانستان، تلاش برای احیای مجدد موزیم های افغانستان آغاز شد و موزیم کابل با هزینه ۳۵۰ هزار دلار که از سوی مجامع جهانی پرداخت شده بود در مدت یک سال دوباره بازسازی شد.

تلاش برای بازگرداندن آثار غارت شده که بیشتر آنها به پاکستان قاچاق شده و از آنجا به کشورهای اروپایی رسیده بود، از مهم ترین برنامه هایی بود که وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان روی دست گرفت.

برخی از مطبوعات افغانستان ادعا کرده بودند که نصرالله بابر وزیر داخله وقت پاکستان و بینظیر بوتو نخست وزیر آن کشور، شماری از آثار غارت شده را در اختیار دارند.

سید مخدوم رهین وزیر اطلاعات و فرهنگ سابق افغانستان، با ارسال نامه ای به نصر الله بابر، رسما از وی خواست تا آثار غارت شده را به افغانستان باز گرداند.

تعدادی زیادی از آثار نیز از راه پاکستان به کشورهای اروپایی منتقل شده و در حراجی های گوناگون خرید و فروش شده بود.

در سالهای اخیر با حمایت یونسکو و با تلاش وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، تعداد زیادی از آثار غارت شده این کشور، از کشورهای اروپایی بازگردانده شده است و هنوز هم بسیاری از این آثار در موزیم های کشورهای اروپایی نگهداری می شود.

اخیراً نیز، وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان اعلام کرد که دور تازه ای از کاوش آثار تاریخی را در نقاط مختلف کشور آغاز کرده است.

با وجود همه این تلاش ها، موزيم ملی افغانستان در کابل، با اهمیت و ابهت گذشته خود و رونقی که پیش از جنگ داشت، فاصله بسیاری دارد.[*]



تاریخچه موزیم ملی افغانستان


انسانها از بدوپیدایش برای بقای خود برای خوردن ، نوشیدن ، پوشیدن ، و بودباش اقدامات کرده و برای تمامی اینها افزار ، وسایل و لوازم را اماده کرده اند .

همچنان انها آثار هنری ابتدایی ، تصاویر در سنگها، و بعضی اشیای سنگی ، فلزی ، خاکی و چوبی را ساختند . به همین ترتیب آهسته – آهسته صنعت رشد کرده و زنده گی انسان پیشرفت نمود . انسانها در حالت پیشرفت متوجه شدند تا نشانه های دستان نیاکان خود را محفوظ و در محل امن انرا نگهداری کنند که به همین لحاظ ضرورت مبرم برای ایجاد موزیم احساس گردید.

از معلومات بدست امده سابقه ترین موزیم دنیا موزیم مصر می باشد که دو هزار و سه صد سال قبل از امروز توسط بطلیموس درشهر اسکندریه مصر ساخته شده است . بعد از ایجاد موزیم ها ، گرد اوری آثار تاریخی اغاز گردید و در اواخر قرن شانزده هم تعداد شایقین آثار تاریخی بسیار بالا رفته و سرمایه گذاران در محلات خود از آثار تاریخی کلکسیونهای شخصی را ایجاد کردند که بعضی از این کلکسیونها به موزیم ها مبدل شدند.

بعد از قرن هفده در نقاط مختلف دنیا صدها موزیم ساخته شد که بعضی شان شهرت جهانی را کسب کرده است مانند : موزیم لوور فرانسه ، موزیم برییش لندن ، موزیم عمومی نیویارک ، موزیم فراعنه مصر ، موزیم لاهور ، موزیم کراچی ، موزیم ملی ایران ، موزیم ملی هند و غیره .

افغانستان که دارای نشانه های پنجاه هزار ساله انسان می باشد ، تا حال بسیاری از محلات تاریخی ان دست نا خورده باقی مانده و تعدادی زیادی از آثار قدیمی زیر زمین مانده است .

مردمان از هزار سال به اینطرف آثار تاریخی افغانستان را می شناختند و مورد نمایش قرار می گرفت مثل آثار تاریخی بلخ، هرات، غور ، کندهار ، سمنگان ،غزنی ، هلمند و مجسمه های بودای 35 متری و 53 متری بامیان که از حدود دو هزار سال به اینطرف سیاحان خارجی و داخلی از ان دیدن می کرد ، اما بنابه تعصب در دوران طالبان با استفاده از باروت و بم انفجار داده شد در سال 1919 بعداز بدست اوردن استقلال افغانستان با اغاز بعضی از فعالیت ها کار ایجاد موزیم ملی نیز شروع گردید ، در نظامنامه ای تشکیلات اساسی افغانستان و تشکیل وزارت معارف ، شعبه حفریات و موزیم به میان امد این اداره وظیفه داشت تا بنا به قرار داد امضا شده با هیئت فرانسوی آثار مربوط به افغانستان را محفوظ مصئوون و در موزیم ملی به نمایش بگذارد و قرارداد به فرانسویها حق میداد که از دو اثر مشابه و هم مانند یکی از انها را به فرانسه انتقال دهند .

موزیم ملی افغانستان که در سال 1297 بنام عجایب خانه در باغ بالا ایجاد شده بود ، در اوایل بعضی از آثار کهنه حربی، پرچم های جهاد ، صنایع دستی ، نسخه های خطی قران کریم و تفاسیر و بعضی از کتب نادر در ان جمع اوری شده بود اما شش سال بعد این آثار از باغ بالا به ارگ منتقل گردید و تعدادی آثار دیگر نیز به ان اضافه شد . 25 عقرب سال 1303 طی مراسمی وزیر معارف وقت فیض محمد خان و وزیر امور خارجه علامه محمود طرزی در مورد ارزش موزیم و فواید حفاظت آثار تاریخی بیانیه هائی ارایه کردند ، توسط اعلیحضرت غازی امان الله خان رسما" افتتاح شد و بزرگان وقت اشیای قیمتی را به موزیم تحفه دادند .

در تنش های داخلی سال 1363 تعدادی از مجسمه های موزیم ملی به امر امیر حبیب الله کلکانی از بین برده شد ، تعدادی از آثار تاریخی چور و چپاول و یک تعداد آن در موزیم باقی ماند . بعد از نجات کشور باقی مانده آثار تاریخی در یک تعمیر در دارالامان کابل جابجا شد و در پهلوی آن موزیم به شکل خوب تنظیم گردید آثار ان به دوره ها تقسیم و برای سکه ها ، مجسمه ها ، سنگ نوشته ها اتاق های جداگانه اماده و بنام موزیم کابل مسمی گردید.

در سال 1336 موزیم با یونسکو قرارداد نموده ، و به نورم های جهانی تنظیم گردید و هم چنان بعضی آثار تاریخی موزیم به شکل جهانی ثبت گردید . در سال 1353موزیم رشد بیشتری نمود و توجه خاص به ان معطوف شد . بعد از ایجاد موزیم در مناطق مختلف کشور حفاری فنی اغاز شد و آثار مختلف به موزیم کابل جمع اوری گردید و هم در بعضی از ولایات موزیم های منقول و غیر منقول ایجاد شد مانند: موزیم منقول و موزیم غیر منقول تپه سردار ولایت غزنی ، موزیم کندهار ، موزیم هرات ، موزیم میمنه ، موزیم بلخ ، موزیم غیر منقول بامیان ، موزیم غیر منقول هده ننگرهار و بعضی از موزیم های خورد و کوچک دیگر .

زیانرسانی موزیم ملی کابل وقتی اغاز گردید ، وقتیکه شوروی ها تصمیم کشتن حفیظ الله امین را گرفته برای او محل کشتن تعیین کردند به امین گفته شد که موزیم را از دارالامان به ارگ ریاست جمهوری انتقال دهد و خودش از ارگ به دارالامان برود ، تعدادی زیاد از آثار نفیس و قیمتی به شکل اضطراری شکسته و تعدادی دیگری آن چور و چپاول شد .

در دوران حکومت نجیب موزیم دوباره به دارالامان به جای اصلی اش انتقال داده شد ، ولی بعد از سقوط داکتر نجیب در دوران جنگ های داخلی به مشوره قاچاقبران خارجی ، موزیم ملی کابل چور و چپاول گردید . و هم چنان تعدادی زیادی از موزیم های منقول و غیر منقول ولایات هم قاچاق شد . تعدادی از مجسمه های که باقی مانده بود بخش اعظم انها در دوران طالبان از بین برده شد . بعد از سقوط طالبان تعدادی آثار تاریخی قاچاق شده دوباره به کشور برگردانیده شد و بعضی آثار دیگر تا حال هم در کشور های خارجی باقی مانده است که وزارت اطلاعات و فرهنگ برگرداندن دوباره انها را از راه های دیپلوماتیک تعقیب می نماید.[*]

[تاریخچه موزیم ملی افغانستان]
[موزیم ملی افغانستان و نود سال پر فراز و نشیب]
[میراث فرهنگی ملت][*]
[1]

۱۳۸۷ آبان ۵, یکشنبه

معرفی شهرهای افغانستان

از: ملکوم هزلت (تحليل‌گران بی‌بی‌سی)

معرفی شهرهای افغانستان

جلال‌آباد و قندهار


فهرست مندرجات







۱۳ آبـــان ۱۳٨٠
معرفی شهرهای افغانستان

در چند هفته گذشته و در حالی که حملات هوايی امريکا در افغانستان ادامه داشته است، نام شهرهای قندهار، هرات و مزارشريف را مکرراً در کنار اخبار و گزارشات رسيده از کابل می‌شنويم. اما اين شهرها چگونه شهرهايی هستند؟ ملکوم هزلت از تحليل‌گران بی‌بی‌سی در رشته مطالبی شهرهای افغانستان را معرفی می‌کند.

جلال‌آباد

جلال‌آباد در ورودی شرقی افغانستان است و در مسيری بين کابل و گردنه «خيبر» قرار دارد. اين شهر در وادی حاصل‌خيزی قر ار دارد که با نارنجستان‌ها، مزارع نيشکر و شاليزارها احاطه شده است.

در زمان سلطنت محمدظاهر شاه به‌منظور توسعه کشاورزی، چندين سد بزرگ آب در اين ناحيه ساخته شد. خود جلال‌آباد شهری است با جاده‌هايی که در دو سوی آن صفوفی از درختان سرکشيده است.

مرکز اين شهر را باغ‌ها و پارک‌ها احاطه کرده است که در هنگام صلح و آرامش مردم با دوستان و خانواده‌های خود در آن به تفريح و تفرج می‌پردازند.

شهر جلال‌آباد مرکز بزرگ بازرگانی نيز است. اگرچه بيشتر جمعيت اين شهر را پشتون‌ها تشکيل می‌دهند، ولی اقليت‌های ديگر به گونه قابل ملاخظه‌ای درآن حضور دارند از جمله هندوها و سيک‌ها.

هوای ملايم جلال‌آباد اين شهر را در زمستان به استراحتگاه دلخواهی برای مقامات دولت، تاجران کابل مبدل می‌سازد.

در شرق مرکز شهر منطقه ايست که به‌شکل جديد ساخته شده است. در اطراف شهر جلال‌آباد محلات متعدد تاريخی و آثار منحصر به‌فرد باستانی تمدن «گندهارا» را وجود دارد. ولی خود شهر جلال‌آباد شهر نسبتأ جديدی است و در قرن شانزده، در دوره سلطنت اکبر، نواده بابر شاه امپراتور مغول ساخته شده است.

در قرن نوزدهم، شهر جلال‌آباد دو بار در جنگ اول و دوم بريتانيا عليه افغانستان توسط بريتانيايی‌ها اشغال شد. اما در هردو مورد آن‌ها مجبور شدند از راه گردنه خيبر عقب‌نشينی کنند.

هم‌چنين اين شهر در سال‌های هشتاد توسط نيروهای اتحادشوروی اشغال شد ولی بيشتر نواحی اطراف شهر در دست مجاهدين باقی ماند و جنگ‌های پياپی در اين منطقه ادامه يافت. در اين دوره شهر جلال‌آباد و آثار بی‌نظير تاريخی بودايی آن ويران شد.

اکنون به دليل گزارش‌هايی مبنی بر وجود شماری از اردوگاه‌های آموزشی شبکه‌ی القاعده اسامه بن لادن در نزديک جلال‌آباد، اين ناحيه بار ديگر هدف قرار گرفته است؛ و اين بار هدف حملات هوايی ايالات متحده امريکا.

قندهار

امروزه قندهار به‌عنوان مقر طالبان شهرت يافته است. به تصور دنيای خارج مذهب در قندهار خشک و متعصبانه است و مردم شهر نسبت به خارجيان بی‌اعتماند.

اما قندهار هميشه اين گونه تصور نمی‌شده است. تا سال ۱۹٧٠ ميلادی تعداد زيادی از خارجيان به قندهار سفر می‌کردند و بيشتر آن‌ها هيپی‌های جوان غربی بودند که به هند می‌رفتند.

با اين که در قندهار مواد مخدر به وفور يافت می‌شد هيپی‌ها فقط به اين منظور از اين شهر ديدن نمی‌کردند.

جذابيت‌های ديگر اين شهر برای جهانگردان شامل بازارهای پرزرق و برق، آرامگاه‌ها و مساجد می‌شد. يکی از اين مساجد مسجد خرقه است که در اين محل خرقه‌ای که باور دارند متعلق به حضرت محمد است نگهداری می‌شود.

قندهار گذشته‌ای پُر تلاطم دارد. طی قرن‌های متوالی ايرانی‌ها، ترک‌ها، اعراب، و مغول‌ها برای تصرف اين شهر جنگيده‌اند. در قرن هجدهم احمدشاه موسس پشتون کشور اقغانستان، قندهار را به‌عنوان پايتخت انتخاب کرد.

آرمگاه گنبددار احمدشاه در بخش قديمی قندهار هم‌چنان مهم‌ترين بنای اين شهر به‌حساب می‌آيد.

قندهار در دشت‌های جنوب افغانستان قرار داشته و تا حد زيادی قلب سرزمين پشتون به‌حساب می‌آيد.

قندهار در مقايسه با کابل شهری سنتی قلمداد می‌شود و نشانه‌های فرهنگ غربی در آن کمتر ديده می‌شود.

پس از کودتای کمونيستی سال ۱۹٧٨ ميلادی تعداد جهانگردان بسيار کم شد. ارتش شوروی و مجاهدين اسلامی برای تسلط به اين شهر به‌سختی و برای مدتی طولانی جنگيدند.

پس از خروج نيروهای شوروی رقابت بين گروه‌های مجاهدين بالا گرفت و قندهار دورانی آشفته را می‌گذراند.

با ورود طالبان در سال ۱۹۹۴ ميلادی نظم و ثبات در قندهار برقرار شد و به‌همين دليل طالبان با استقبال مردم قندهار روبه‌رو شدند؛ هرچند که تصميمات اوليه آن‌ها مثل ممنوع کردن بازی فوتبال به اندازه‌ای مورد انزجار قرار گرفت که مجبور شدند آن را لغو کنند. اما تغييرات ديگری که توسط طالبان اعمال شد به قوت خود باقی مانده است. پوشش چادر برای زنان در انظار عمومی اجباری و اشعار مذهبی تنها نوع مجاز موسيقی شد.

در قندهار تا پيش از آغاز حملات هوايی اخير جنبه‌های ديگر زندگی بر منوال گذشته ادامه داشت.

به گفته گزارش‌ها حالا قندهار به‌طور گسترده‌ای تخريب شده و بيشتر ساکنين آن، شهر را ترک کرده‌اند.


[] يادداشت‌ها


يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی ارسال شده است.



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]- ملکوم هزلت، معرفی شهرهای افغانستان، وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی: یکشنبه ٠۴ نوامبر ٢٠٠۱ - ۱۳ آبان ۱۳٨٠



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها

وب‌سایت فارسی بی‌بی‌سی



جلال آباد

جلال آباد

جلال آباد در ورودی شرقی افغانستان است و درمسيری بين کابل و گردنه "خيبر" قرار دارد. اين شهر در وادی حاصلخيزی قر ار دارد که با نارنجستان ها، مزارع نيشکر و شاليزارها احاطه شده است.

در زمان سلطنت محمد ظاهر شاه به منظور توسعه کشاورزی، چندين سد بزرگ آب در اين ناحيه ساخته شد. خود جلال آباد شهری است با جاده هايی که در دو سوی آن صفوفی از درختان سرکشيده است.

مرکز اين شهر را باغها و پارک ها احاطه کرده است که درهنگام صلح و آرامش مردم با دوستان و خانواده های خود در آن به تفريح و تفرج می پردازند.

شهر جلال آباد مرکز بزرگ بازرگانی نيز است. اگرچه بيشتر جمعيت اين شهر را پشتون ها تشکيل می دهند، ولی اقليت های ديگر به گونه قابل ملاخظه ای درآن حضور دارند از جمله هندو ها و سيک ها.

هوای ملايم جلال آباد اين شهر را در زمستان به استراحتگاه دلخواهی برای مقامات دولت، تاجران کابل مبدل می سازد.

در شرق مرکز شهر منطقه ايست که به شکل جديد ساخته شده است. در اطراف شهر جلال آباد محلات متعدد تاريخی و آثار منحصر به فرد باستانی تمدن "گندها" را وجود دارد. ولی خود شهر جلال آباد شهر نسبتأ جديدی است و در قرن شانزده ، در دوره سلطنت اکبر، نواده بابر شاه امپراتور مغول ساخته شده است.

در قرن نوزدهم، شهر جلال آباد دو بار در جنگ اول و دوم بريتانيا عليه افغانستان توسط بريتانيايی ها اشغال شد. اما در هردو مورد آنها مجبور شدند از راه گردنه خيبر عقب نشينی کنند.

همچنين اين شهر در سالهای هشتاد توسط نيروهای اتحاد شوروی اشغال شد ولی بيشتر نواحی اطراف شهر در دست مجاهدين باقی ماند و جنگ های پياپی در اين منطقه ادامه يافت. دراين دوره شهر جلال آباد و آثار بی نظير تاريخی بودايی آن ويران شد.

اکنون به دليل گزارشهايی مبنی بر وجود شماری از اردوگاه های آموزشی شبکه القاعده اسامه بن لادن درنزديک جلال آباد، اين ناحيه بار ديگر هدف قرار گرفته است؛ و اين بار هدف حملات هوايی ايالات متحده امريکا.[*]

کشورهای جهان

از: دانشنامۀ آریانا

کشورهای جهان


فهرست الفبايی

آابپتثجچحخد
ذرزژسشصضطظع
غفقکگلمنوهی



[جهان] [قاره‌ها]





آکشورهای جهان  " آ "

  • آذربايجان
  • آرژانتین
  • آفریقای جنوبی
  • آفریقای مرکزی
  • آلبانی
  • آلمان
  • آنتیگوا و باربودا
  • آندورا
  • آنگولا


اکشورهای جهان  " الف "

  • اردن
  • ارمنستان
  • اروگوئه
  • اريتره
  • ازبکستان
  • اسپانیا
  • استرالیا
  • استونی
  • اسرائیل
  • اسلوواکی
  • اسلوونی
  • افغانستان
  • اکوادور
  • الجزایر
  • السالوادور
  • امارات متحده عربی
  • اندونزی
  • اوکراین
  • اوگاندا
  • ایالات متحده امریکا
  • ایتالیا
  • ایران
  • ایرلند
  • ایسلند


بکشورهای جهان  " ب "

  • باربادوس
  • باهاما
  • بحرین
  • برزیل
  • برونئی
  • بریتانیا
  • بلاروس
  • بلژیک
  • بلغارستان
  • بلیز
  • بنگلادش
  • بنین
  • بوتان
  • بوتسوانا
  • بورکینافاسو
  • بوروندی
  • بوسنی هرزگووین
  • بولیوی


پکشورهای جهان  " پ "

  • پاپوا گینه نو
  • پاراگوئه
  • پاناما
  • پاکستان
  • پرتغال
  • پرو
  • پورتوریکو


تکشورهای جهان  " ت "

  • تاجیکستان
  • تاریکا
  • تانزانیا
  • تایلند
  • تایوان
  • ترکمنستان
  • ترکیه
  • ترینیداد و توباگو
  • توگو
  • تونس
  • تونگا
  • تووالو
  • تیمور شرقی


ثکشورهای جهان  " ث "




جکشورهای جهان  " ج "

  • جامائیکا
  • جزایر سلیمان
  • جزایر مارشال
  • جیبوتی


چکشورهای جهان  " چ "

  • چاد
  • جمهوری چک
  • جمهوری خلق چین


حکشورهای جهان  " ح "




خکشورهای جهان  " خ "




دکشورهای جهان  " د "

  • دانمارک
  • دومینیکا
  • جمهوری دومینیکن


ذکشورهای جهان  " ذ "




رکشورهای جهان  " ر "

  • رواندا
  • روسیه
  • رومانی


زکشورهای جهان  " ز "

  • زامبیا
  • زلاند نو
  • زیمبابوه


ژکشورهای جهان  " ژ "

  • ژاپن


سکشورهای جهان  " س "

  • سائوتومه و پرنسیپ
  • ساحل عاج
  • ساموآی غربی
  • سان مارینو
  • سری‌لانکا
  • سنت کیتس و نویس
  • سنگاپور
  • سنگال
  • سوئد
  • سوئیس
  • سوازیلند
  • سودان
  • سورینام
  • سوریه
  • سومالی
  • سیرالئون
  • سیشل


شکشورهای جهان  " ش "

  • شیلی


صکشورهای جهان  " ص "

  • صربستان


ضکشورهای جهان  " ض "




طکشورهای جهان  " ط "




ظکشورهای جهان  " ظ "




عکشورهای جهان  " ع "


  • عراق
  • عربستان سعودی
  • عمان


غ کشورهای جهان  " غ "

  • غنا


فکشورهای جهان  " ف "

  • فرانسه
  • فلسطین
  • فنلاند
  • فیجی
  • فیلیپین


قکشورهای جهان  " ق "

  • قبرس
  • قرقیزستان
  • قزاقستان
  • قَطَر


ککشورهای جهان  " ک "

  • کامبوج
  • کامرون
  • کانادا
  • کره جنوبی
  • کره شمالی
  • جمهوری خلق کنگو (زئیر)
  • کرواسی
  • کلمبیا
  • کنگو
  • کنیا
  • کوبا
  • کومور
  • کویت
  • کیپ ورد


گکشورهای جهان  " گ "


  • گابن
  • گامبیا
  • گرجستان
  • گرنادا
  • گرینلند
  • گوآتمالا
  • گویان
  • گینه
  • گینه استوایی
  • گینه بیسائو


لکشورهای جهان  " ل "

  • لائوس
  • لبنان
  • لتونی
  • لسوتو
  • لهستان
  • لوکزامبورگ
  • لیبریا
  • لیبی
  • لیتوانی
  • لیختنشتاین


مکشورهای جهان  " م "

  • ماداگاسکار
  • مالاوی
  • مالت
  • مالدیو
  • مالزی
  • مالی
  • مجارستان
  • مراکش
  • مصر
  • مغولستان
  • مقدونیه
  • مکزیک
  • موریتانی
  • موریس
  • موزامبیک
  • مولداوی
  • موناکو
  • میانمار
  • میکرونزی


نکشورهای جهان  " ن "

  • نائورو
  • نامیبیا
  • نپال
  • نروژ
  • نیجر
  • نیجریه


وکشورهای جهان  " و "

  • واتیکان
  • وانواتو
  • ونزوئلا
  • ویتنام


هـکشورهای جهان  " هـ "

  • هائیتی
  • هلند
  • هندوراس
  • هندوستان


یکشورهای جهان  " ی "

  • يونان
  • يمن [*]
  • یباتی


[] يادداشت‌ها

يادداشت ۱: اين مقاله برای دانش‌نامه‌ی آريانا توسط مهدیزاده کابلی برشتۀ تحرير درآمده است.



[] پيوست‌ها

پيوست ۱:
پيوست ٢:
پيوست ۳:
پيوست ۴:
پيوست ۵:
پيوست ۶:



[] پی‌نوشت‌ها

[۱]-
[٢]-
[٣]-



[] جُستارهای وابسته







[] سرچشمه‌ها








[] پيوند به بیرون

[1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20]



رده‌ها:علوم پایهجغرافیاجهانقاره‌ها

۱۳۸۷ آبان ۳, جمعه

رود کابل

رود کابل


{اين مقاله نياز به ويرايش و گسترش دارد. با گسترش اين مقاله به دانشنامه کمک کنيد!}

آب رود کابل، ابتدا از بهم پيوستن آب دره سنگلاخ و دره ی سرچشمه بوجود می آيد که از ارتفاعات کوتل اونی کوه پغمان سرچشمه می گيرند. اين رود، پس از گذشتن از شهر کابل، قسمت های وسيعی از شرق افغانستان را آبياری می کند و دارای شعبات زيادی است که می توان از رودخانه های لوگر، سرخرود و کنر نام برد. به خاطر استفاده ی بهتر از آب اين رودخانه ها برای زراعت و توليد برق، بندهايی روی اين رودها احداث شده است که می توانيم از بندهای سروبی، نغلو، درونته، بند کانال ننگرهار، ماهيپر، خروار و بتخاک نام ببريم. رودخانه کابل و شعبه های بزرگ و کوچک آن، تنها رود افغانستان است که پس از پيوستن به رود سند پاکستان به اقيانوس هند (آبهای آزاد) می ريزد. طول اين رود 700 کيلومتر می باشد که 460 کيلومتر آن در افغانستان جريان دارد.[*]

کابل رود: از کوههای شرقی سرچشمه گرفته از وسط دو شهر مهم "کابل" و "جلال آباد" عبور کرده وارد خاک پاکستان می شود و به رود "سند" می ريزد.[*]

۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه

اتحاديه نويسندگان افغانستان

اتحاديه نويسندگان افغانستان


{اين مقاله نياز به ويرايش و گسترش دارد!}

اتحاديه نويسندگان به مثابه يک سازمان اجتماعی در سال ۱۳۵۹ خورشيدی تاسيس و در تشکيل دولت گنجانيده شد. اين اتحاديه تا سال ۱۳۷۱ موفق به برگزاری بيش از صد گردهمايی خورد و بزرگ علمی و ادبی شده و توانست دفاتر و نمايندگی‌های در ولايات و شهرهای بزرگ کشور ايجاد نمايد. اتحاديه نويسندگان طی دوازده سال فعاليت پربار خويش مجموعاً (۱۵۰)عنوان کتاب علمی، ادبی، تاريخی و هنری را به زبان‌های دری و پشتو به چاپ رسانيده و نيز مجله ژوندون و بعدها قلم را در اوقات معين به سطح بالا به زبانهای پشتو و دری به نشر برساند. تعداد مجموعی آثار منتشر شده از جانب اتحاديه نويسندگان افغانستان تقريباً به (۲۵۰۰۰۰) می‌رسيد که از جمله به تعداد (۱۵۰۰۰۰) جلد آن در کتا بخانه‌ها و کتاب فروشی‌های آن نگهداری می‌شد که در جنگهای ثور سال ۱۳۷۱ در کابل تمام اين کتابها چور و چپاول و يا طعمه آتش گرديد.

اتحاديه نويسندگان علاوه از کتابهای چاپ شده صاحب کتابخانه بسيار مجهز ديگری نيز بود که در مقر اين اتحاديه اعمار و ساخته شده بود، در مجموع در حدود ۳۰۰۰ عنوان کتب بسيار مفيد و حايز اهميت علمی، ادبی، تاريخی، سياسی وهنری که به زبانهای مختلف داخلی و خارجی تحرير و تاليف گرديده بود در آنجا موجود بود و اين کتابخانه مانند ساير ادارات و موسسات توليدی و فرهنگی چور و چپاول و به تاراج برده شد. تعيين خسارات اين کتابخانه کار مشکل است ولی اگر ارزش مالی هر جلد کتاب را (۲) دالر آمريکايی تخمين کنيم، مصارف مالی تعداد (۱۵۰۰۰۰) جلد کتاب از بين رفته تحويلخانه‌ها و محلات نگهداری کتب اتحاديه نويسندگان افغانستان به مبلغ (۳۰۰۰۰۰) دالر بالغ می‌گردد. همچنان اگر مصارف و ارزش مالی تعداد (۳۰۰۰) عنوان کتب مختلف در کتابخانه اتحاديه نويسندگان را با وسايل دست داشته ديگر آن فی جلد کتاب (۸) دالر تخمين نمايم قيمت مجموعی آ ن به (۳۴۰۰۰) دالر خواهد رسيد. همچنان خسارات شديد به ساختمان اتحاديه نيز وارد گرديده که اعمار مجدد و يا ترميم اساسی آن نياز به صدها هزار دالر دارد.[*]

هريرود

هريرود


{اين مقاله نياز به ويرايش و گسترش دارد!}

هریرود، این رودخانه از کوه بابا در افغانستان سرچشمه می‌گیرد، از ناحیه‌ی غور می‌گذرد، پس از مشروب کردن هرات متوجه شمال شده خط مرزی ایران کنونی را تشکیل می‌دهد و در قسمت سفلی به تجن موسوم شده، وارد ریگزار خوارزم می‌گردد.[*]

آنچه در ريگويدا به نام "سـريوو" ياد شده، همان هـريرود افغانستان است.[نازنين گمشــده در ميان هيماليا و هيرمند] رودی است که بر هرات گذرد و طول آن ٨۰۰ هزار گز است.[دهخدا]

اين رودخانه از دامنه‌هاى کوه بابا در مناطق مرکزى کشور سرچشمه گرفته و از بهم پيوستن دو شاخه فرعى در منطقه "دولت يار" به وجود می‌آيد. هريرود مسير طولانى را در داخل ولايت غور طى نموده و با عبور از شهر چغچران مرکز آن ولايت وارد ولايت هرات می‌شود. هريرود ١١٢٤ کيلومتر طول داشته و ٥٦٠ کيلومتر آن در داخل افغانستان جارى است. شصت کيلومتر مرز مشترک ميان دو کشور ايران و افغانستان را همين رودخانه تشکيل می‌دهد. هريرود سرانجام وارد ترکمنستان شده و در ريگزارهاى "قره قوم" دفن می‌گردد. هرچند ولايت هرات سرسبزى خود را مرهون هريرود می‌باشد ولى با آنهم، استفاده چندانى از آب اين رودخانه در داخل افغانستان صورت نگرفته و اضافه آب آن جذب ريگستانهاى کشورهاى همسايه می‌گردد.[اهميت آب و نقش آن در منازعات ملل منطقه]

در بسياری از مواقع به دليل تغييرات مجرا و بستر رودخانه‌های مرزی، منجر به تغييرات مهمی در خطوط مرزی می‌شوند و پی‌آمدهای ژئوپليتيك و مناقشات سياسی را به دنبال خواهند داشت. در كشورهايی كه با بحران كم آبی مواجه هستند، نقش رودخانه‌های مرزی و كنترل برای كشورهای مجاور آنها حائز اهميت و بسيار حياتی است.[مسأله هيرمند در هريرود تكرار نخواهد شد][كار اعمار بندسلما آغاز گرديد]


محمدیونس قانونی

زندگی‌نامه محمدیونس قانونی

(نامزد دورۀ اول انتخابات رياست جمهوری افغانستان)

زندگی شخصی: محمديونس قانونی فرزند محمديوسف در سال ١٣٣٦ هـ ش مطابق ١٩۵٨ ميلادی در ولسوالی حصه سوم ولايت پنجشير ديده به جهان گشوده است، ايشان در سال ١٣۴٣ هـ ش مطابق به ١٩٦۵ ميلادی در شهر کابل شامل مکتب ابتدايه گرديد و در سال ١٣۵۵ هـ ش مطابق ١٩٧٧ ميلادی دوره ليسه را در مدر سه ابوحنيفه به اتمام رسانید. و متعاقبا شامل پوهنحی شرعيات پوهنتون کابل گرديد.

دوران جهاد: آغاز فعاليت‌های وی در عرصه سياسی، فرهنگی و جهادی از زمانی آغاز می‌شود که پس از فراغت از پوهنحی شرعيات پوهنتون کابل، در سال ١٣۵٩ به جبهه پنجشير پيوست.و در آن جا برای اولين بار به فرماندهی قهرمان ملی کشور شهيد احمد شاه مسعود، به عنوان منشی عمومی کميته دعوت و جهاد، منصوب گرديد. وی با درک شرايط و مصلحت جبهات، به ايجاد مرکز آموزشی دعوت به جهاد همت گمارد که خود نيز تربيه مربيان اين مرکز را به عهده داشت. ايجاد اين مرکز و مديريت قوی آن از سوی محمد يونس قانونی، در تقويت جبهات نقش اساسی و سازنده داشت. در سال ١٣٦٠، از جناب احمد شاه مسعود به حيث نماينده جبهات انتخاب و عازم پيشاور پاکستان گرديد و برای شش سال مسئوليت امور فرهنگی را به عهده داشت.

محمديونس قانونی در طی شش سال توانست با انعکاس فعاليت‌های جبهات خارج از کشور و نيز شناساندن جبهات تحت امر شهيد مسعود توانايی و لياقت خويش را در انجام امور محوله به اثبات رساند و با پينش واقعی و درايت سياسی، به عنوان عنصری مفيد، مطرح گرديد. با تاسيس شورای نظار، وی به مدت ٣ سال وظيفه معاونت کميته فرهنگی را اجرا می‌کرد که از جمله خدمات ارزنده اين دوره می‌توان به تاسيس نشريه پيام شورا، انتشار کست‌های ارمغان سنگر، ايجاد اداره سمعی و بصری برای تهيه و پخش کست‌های ويدويی از صحنه‌های درخشان جهاد و مبارزه ملت افغانستان، تاسيس راديو محلی و و مهم تر از همه زمينه سازی و ايجاد شرايط مناسب روابط و حرکت فرهنگی هماهنگ در بين ولايات، اشاره نمود که هر کدام از موارد ياد شده قابل تامل، انديشه و درخور ستايش هستند. از آن پس با تاسيس شورای سراسری قوماندانان، محمد يونس قانونی به حيث نماينده شهيد مسعود، رياست کميته سياسی اين شورا را به عهده گرفت که در مدت تصدی اين وظيفه تلاش وی در جهت نزديکی افکار و خط مشی‌های قوماندان برای همه دوست دارن وحد ت ملی در کشور ارزشمند و قابل ستايش است.

با آزادی کابل و پيروزی مجاهدين، محمديونس قانونی نيز همچون ساير مجاهدين، سربلند و با افتخار وارد کابل گرديد و سه= روز بعد به عنوان رييس عمومی سياسی اردو، در کنار دوست و همسنگرش احمدشاه مسعود بزرگ، مشغول به خدمت گرديد. در اين مدت او توانست برای ايجاد يک اردوی منظم و ساختار مناسب برای اردو، موفقيت‌های چشمگيری را بدست آورد. پس از موافقت نامه ننگرهار که در آن برکناری احمد شاه مسعود از بست وزارت دفاع، تصويب گرديد و سردار بزرگ ما با يک دنيا گذشت و ايثار، اين موافقت نامه را پذيرفت و از سمت خويش کناره گيری کرد، محمد يونس قانونی به عنوان سرپرست وزارت دفاع از جناب رييس جمهور وقت تعيين گرديد. وی در اين سمت که پيش از سه ماه طول نکشيد، با درک مسئوليت سنگين خويش، کارهای بسيار اساسی در جهت شکل گيری و پايه گذاری وزارت دفاع نمود که می‌توان ساختار اداری فعلی وزارت دفاع را به نوعی حاصل زحمات بدريغ او دانست. وی با وجود کار در وزارت دفاع از هر گونه فعاليت نظامی اجتناب ورزيد و تنها در بعد سياسی و تشکيلاتی آن، به نحو احسن اجرای وظيفه کرد.

دوران مقاومت: محمديونس قانونی در اين دوران به نمايند گی از جريان مقاومت، جهت گفتگو و مذاکرات با جريانی موسوم به شاه سابق، دو =سفر رسمی به روم داشت. هدف اصلی و نيت از اين سفرها، ايجاد يک تشکل حول محور وحدت ملی بود. تا با ايجاد يک تشکل ملی، جامعه را از بحران موجود رهايی بخشيده و در جهت ايجاد يک نظام سياسی در حرکت نمود. مرد خستگی ناپذير و پرتلاش سرزمين ما در سال= ٧٧ به فرانکفورت آلمان سفر کرد که حاصل آن سفر، تشکيل شورای مصالحه و وحدت ملی بود. هدف از تشکيل آن ايجاد يک جبهه سياسی در کنار مقاومت بود. در دوران مقاومت به فيصله شورای رهبری، مسئوليت کميته امور ولايات به محمد يونس قانونی محول گرديد. علاوه برآن رهبری کليه کميته‌های موازی و غير نظامی به جز سياست خارجی را عهده دار بود. از جمله فعاليت‌های محسوس او در اين دوره می‌توان به ايجاد آکادمی پوليس، تاسيس پوهنتون البيرونی و تاسيس انجمن شعرا و نويسندگان اشاره کرد. در همين جريان مسئوليت اکثر مذاکرات مهم از جمله مذاکرات عشق آباد و دوشنبه و جلسات شورای مصا لحه و وحدت ملی را بر عهده داشت.

پس از حادثه ١٨ سنبله ١٣٨٠: پس از شهادت مسعود بزرگ در ١٨ سنبله ١٣٨٠ که در واقع خونبهای او پيروزی مجاهدين و شکست طالبان بود، با سقو ط کابل، وی در= راس يک کميسيون امنيتی داخل کابل گرديد محمد يونس قانونی پس از ورود به کابل با مديريتی قوی، نفوذ عميق و راهکارهای خويش توانست جلو خيلی از حوادث ناگوار را بگيرد و مانع از عقده گشايی‌های افراد، اشخاص و گروه‌ها گردد و اين کار بسيار ارزشمندی بود که توانست فضای مناسب و آرامی را در کابل فراهم آورد.

اجلاس بن: محمديونس قانونی برای شرکت در اين اجلاس در راس يک هيأت بلند پايه از جانب جبهه متحد، راهی بن گرديد. اگر چه حدود اختيارات محول شده به اين هيأت در تصميم گيری‌ها بسيار محدود بود ولی ابتکار و درايت آقای قانونی، سرانجام اين پروسه را به نتيجه رساند و اداره موقت محصول اين توافق بود و براستی که اگر محمد يونس قانونی صرف در حوزه اختيارات خويش عمل می‌کرد و ابتکار خويش را وارد صحنه نمی ساخت، ممکن بود باز هم در کابل شرايط دوره قبلی حکومت مجاهدين به وجود آيد و هر يک از گروه‌ها در انديشه کسب حقوق بيشتر و موقعيت برتر به جان يکديگر بيافتند و نتيجه همان می‌شد که نبايد می‌شد. خوشبختانه محمد يونس قانونی توانست جلو يک فاجعه عظيم بشری را گرفته و نسيم صلح و امنيت، در اين کشور دوباره وزيدن گرفت. به حق اوست که می‌تواند افتخار قهرمانی صلح و پيام آور دوست را از آن خود کند.

اداره موقت: وی با شکل گرفتن اداره موقت به حيث وزير امو=ر داخله، خدمات ارزنده و نويد بخشی را انجام داد که بر هيچکس اين فعاليت‌ها فعاليت‌های چشمگير پوشيده نيست. او توانست در سخت ترين شرايط پوليس ملی را تشکيل دهد و به حفظ امنيت در کابل، ايجاد نظم عامه و حاکميت قانونی در وزارت خويش مبادرت ورزد و افتخار بزرگ او اين است که به اعتراف رئيس نيروهای حافظ صلح آيساف، امنيت کابل در اين دوره ازامنيت واشنگتن هم بهتر بود و اين کار ساده ای نيست.

لويه جرگه اضطراری: در لويه جرگه اضطراری باز هم محمديونس قانونی بود که برای حفظ حکومت و نظام و برای موفقيت آن از وزارت داخله کناره گيری کرد تا به قول خودش، فرايند صلح و تحقق توافقنامه بن که حکم فرزند او را دارد پيدا کند و همين حرکت ايثارگرانه او بود که محمديونس قانونی را محبوب قلب‌ها ساخت.

اداره انتقالی اسلامی افغانستان: در کابينه جديد به پيشنهاد رئيس دولت و اصرار مردم که می‌خواستند فرزند محبوب سرزمين خويش را در کنار خود داشته باشند، به حيث= وزير معارف د ر خدمت فرزندان اين مرز و بوم قرار گرفت تا بار ديگر با شکوه انديشه‌های روشن و ابتکارهای سازنده خويش معارف افغانستان که به طرز اسفناکی بی سروسامان بود، تا حدودی سازمان ببخشد و روح تازه ای در کالبد تکيده ی او بدمد. محمد يونس قانونی در نخستين روزهای فعاليت خويش درمعارف با طرح کمپاين حمايت از معارف و ارايه استراتيژی بازسازی معارف، به عنوان مديری دلسوز، آگاه و مبتکر درخشيد و همه افغانستان يک پارچه حمايت خويش را از او اعلام کرد. در واقع او مبنای معارف نوين معارف افغانستان را گذاشت.

خصوصيات: او مديری است که با روياروی سياست و تفکر در زندگی و انديشه خويش، اسوه نويد بخشی برای نسل جوان ماست. بی ترديد او يکی از بزرگترين و اصيل ترين مردانی است که می‌تواند در سرنوشت جامعه ما، نقش بسزا و درخور ستايش ايفا کند. او در اوج کمال و پختگی انديشه اش، مردم را دوست دارد و نسبت به سرنوشت آنها دلسوز و فداکار است. همين امر است که او را در بطن جامعه جای داده و انديشه‌های او پادشاه اقليم تفکر نسل جوان ماست. او معتقد است که تنها خود آگاهی مردم است که ميتواند آن‌ها را قادر سازد تا بر سرنوشت خويش حاکم شوند. محمديونس قانونی موقعيت‌ها و مصلحت‌ها را خوب می‌شناسد و در عين حال هستی خود، آبرو و اعتبار خود را برای کشور و مردم خود می‌خواهد، نه کشور را برای خود و اعتبار خود و اين است راز بزرگ جاودانگی انسانها![۱]


پی‌نوشت‌ها


[۱]- زندگی‌نامه محمدیونس قانونی، سايت سایت انتخاباتی محمدیونس قانونی (نامزد دورۀ اول انتخابات رياست جمهوری افغانستان)؛ همچنين نگاه کنيد به: سايت [جاودان] و سايت مطالعات افغانستان


جُستارهای وابسته



منابع


برگرفته از: سايت انتخاباتی محمدیونس قانونی (نامزد دورۀ اول انتخابات رياست جمهوری افغانستان)



<برگشت به بالا><گفت و گو و نظر کاربران در بارهٔ مقاله>


كابينهٔ دولت انتقالی در سال ۱۳۸۱

كابينهٔ دولت انتقالی در سال ۱۳۸۱

شام شنبه ۱ سرطان ۱۳۸۱ خورشیدی برا بر با ٢٢ جون ٢۰۰٢ میلادی اعضای کابینه دولت انتقالی تعیین شد.[*]

اعضای اداره انتقالی افغانستان

حامد کرزی، رييس دولت انتقالی

نعمت الله شهرانی، معاون رئیس دولت

زلمی رسول، وزير مشاور امنیت ملی

عبدالکریم، وزیر عدلیه

ژنرال فهيم، وزير دفاع

على احمد جلالى، وزير داخله

سهيلا صديق، وزير صحت عامه

دکتر عبدالله عبدالله، وزير امور خارجه

ميرويس صادق، وزير کار و امور اجتماعی

سید مصطفی کاظمی، وزير تجارت

محبوبه حقوق مل، وزير امور زنان

حبیبه سرابی، وزیر امور زنان

محمدیونس قانونی، وزير معارف
...

پی‌نوشت‌ها
__________________________________________
[۱]- كابينه، سايت رسمی دفتر رياست جمهوری افغانستان

جُستارهای وابسته
__________________________________________









منابع
__________________________________________
برگرفته از: سايت رسمی دفتر رياست جمهوری افغانستان


پيوند به بیرون
__________________________________________


محمد اسماعیل قاسمیار

محمد اسماعیل قاسمیار در یک خانواده روشنفکر تولد و پرورش یافته است. پدر او مرحوم ابوالقاسم ( بیات )، غند مشر یکی از چهره های پرشور معرکه استقلال کشور بوده که به روایت تاریخ ( افغانستان در مسیر تاریخ ، جلد اول صفحه 761 زیر عنوان محاذ قندهار تألیف میر غلام محمد غبار ) به نام ابوالقاسم رساله دار با عده داوطلبان جهاد از زادگاه اش غزنه به غرض شمول در میدان جنگ به معیت اعتمادالدوله به قندهار رهسپار و در سپاه جهاد گران آن محاذ پیروزمندانه علیه عساکر انگلیس به جهاد و مبارزه پرداخته است. بعدا از طرف دولت به صفت کرنیل در فرقه عسکری هرات مقرر گردید.

محمد اسماعیل قاسمیار، که قریب به هفت دهه زندگی اش را میگذراند، در دامان مادر با دانش و فرهنگ در دیار نامدار هرات چشم به دنیا گشوده است.
مادر او مرحومه بوبوگل معلمه از معدود زنان با سواد بود که در شرایط دشوار آن روزگار علیه بیسوادی، شجاعانه رزمیده و همراه با چند تن از زنان دانشمند و فرهیخته آن زمان، برای اولین بار، دروازه مکتب را به روی دختران شهر تاریخی هرات گشودند. وبا این خدمت ارزنده نام نیکوئی در تاریخ معاصر معارف کشور به جای گذاشته اند. که روان پاک همه شان شاد باد.

استاد قاسمیار متأهل و دارای چهار فرزند ( دو دختر و دو پسر) میباشد.
رشته تحصیلات عالی او در رشته حقوق و علوم سیاسی بوده دارای رتبه علمی – حقوقی قانونپال معادل اسوشییت پروفیسور ( Associate Professor ) در امور قانون گزاری و تحقیقات علمی – حقوقی است.



سوابق کاری وفعالیتهای اجتماعی، علمی - سیاسی
اســـتاد محـمد اسمــاعیــل " قاسمـــــــیار"

محمد اسماعیل قاسمیار از طرف سازمان ملل متحد ( نماینده گی خاص سر منشی سازمان ملل متحد در امور افغانستان) به ریاست کمیسیون مستقل و خاص تدویر لویه جرگه اضطراری به تأسی ازمندرجات موافقتنامه بن برگزیده شد. قابل ملاحظه است که معرفی ریس و اعضای این کمیسیون از طرف ریاست محترم اداره موقت و سرمنشی سازمان ملل متحد ( جلالتمآب کوفی عنان ) مشترکا صورت گرفته است.

قابل یاد آوری است که این کمیسیون موفق گردید در شرایط دشواریکه در کشور وجود داشت و جامعه ای افغانی تازه از جنگ بیش از دو دهه فارغ شده بود، لویه جرگه تاریخی وسرنوشت سازی را با ترکیب وسیع ( یکهزار و ششصد و پنجاه و دو عضو ) و کم نظیر، که از همه اقشار جامعه نماینده گی می کرد واعضای آن برای اولین بار در تاریخ زنده گانی سیاسی و ملی افغانستان از طریق انتخابات عمومی انتخاب شده بودند، برگزار نماید.

استاد قاسمیار، که ریس موقت لویه جرگه اضطراری بود، بعدا از طریق انتخابات سری و مستقیم در لویه جرگه اضطراری 1381 با کسب رای تقریبا دو ثلث آرای نماینده گان همه اقوام موجود در لویه جرگه به ریاست آن جرگه بزرگ ملی افغانستان انتخاب و اراده مردم را موفقانه تمثیل و کاروان صلح و آشتی ملی را به جلو رهبری نمود.

قابل یاد آوریست که، لویه جرگه اضطراری طبق جدول زمانی پیش بینی شده در موافقتنامه بن برگزار شد. این جلسات که نه روز را در بر گرفت دور از هر گونه خشونت در فضای صمیمیت و برادری صورت پذیرفت و به وظایف که در موافقتنامه بن به آن سپرده شده بود، تحت رهبری خردمندانه استاد قاسمیار دست یافت.

استاد قاسمیار ضمن فعالیت بحیث ریس کمیسیون خاص و مستقل تدویر لویه جرگه اضطراری سفرهای توضیحی کار وفعالیت کمیسیون، طرز انتخابات و تشریح نقش لویه جرگه ها جهت حل و فصل امور مهمه و ملی کشور و بیرون رفت از دشواریها در طول تاریخ ، در سال 2002 به پنج کشور اروپایی آلمان، هالند، انگلستان، دنمارک و فرانسه داشته که طی آن در اجتماعات کثیری از افغانان مهاجر مقیم کشور های متذکره سخنرانی ایراد و به سوالات اشتراک کننده ها پاسخ داده است.


خد مات محمد اسماعیل قاسمیار در عرصه قضاء و قوانین کشور:

استاد قاسمیاربیش از شش سال مضمون حقوق اساسی را در فاکولته شرعیات پوهنتون کابل تدریس کرده و با آن کانون علمی همکاری نموده است. همچنان بیش از هفت سال به صفت استاد به تشریح قانون اساسی و سایر قوانین در ساحه قضاء پرداخته است.

به این ارتباط گفته شده می تواند که قاسمیار با ارائیه پیشنهاد و نظریات مستدل و مستند دایر بر تاسیس مرکز ستاژ و مطالعات قضایی و پروگرام تربیه قضات به ستره محکمه مبتکر تاسیس مرکز ستاژ و مطالعات قضایی ( پروگرام تربیه قضایی در سال 1347 ) در چوکات ستره محکمه افغانستان شناخته میشود و از طریق کار خسته گی ناپذیر در تدقیق و تصویب قوانین مدنی و جزایی کشور، که ستون فقرات نظام حقوقی کشور بشمار میرود، مبتنی بر اساسات دین مبین اسلام در تامین توحید مرافق قضایی و عدالت قضایی و سر و سامان بخشیدن به سیستم محاکم در کشور خدمات فراموش ناشدنی انجام داده است.

استاد قاسمیار در چوکات کمیسیون های تسوید و تدقیق قانون اساسی 1355 و تهیه طرح قانون اساسی موقت دولت اسلامی افغانستان در سال 1372 نقش ارزنده ای را ایفا کرده است. متاسفانه نظر به اوضاع نا مساعد قانون متذکره از تصویب باز ماند. موصوف در کمیسیونهای تسوید یکعده قوانین عمده کشور عضویت داشته است، که مختصرأ میتوان گفت که نقش قاسمیار در تحکیم پایه های حاکمیت قانون و اداره سالم قضایی مانده گار می باشد.

ازجمله وظایف عمده استاد قاسمیار در دستگاههای عدلی و قضایی کشوربین سالهای 1343 و 1371 می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

 مدیر عمومی ( آمر ) موسسه خدمات قضایی وزارت عدلیه
 متصدی سکرتریت مرکز تدقیق ستره قضایی تولنه
 معاون ریاست عمومی تدقیق و مطالعات ستره محکمه
 عضو شورای عالی قوه قضائیه
 ریس عمومی اداره تدقیق و مطالعات ستره محکمه
 ریس دیوان عالی امنیت عامه مقام عالی تمیز
 ریس دیوان عالی حقوق عامه مقام عالی تمیز ( ستره محکمه )
 عضو شورای قانون اساسی
 مشاور مسلکی وزارت عدلیه
 ریس عمومی اداره مرکزی تشویق و انکشاف سرمایه گزاری خصوصی شورای وزیران 1991-1992
 عضو شورای رهبری دولت اسلامی افغانستان 2000
 مشاور ریس دولت اسلامی افغانستان 2001

در بین سالهای یاد شده ، مدتی را از تاریخ 20 ثور 1357 به زندان سپری نموده است و به دنبال آن مدتی را خانه نشین بوده است که جمعا چهار سال را در بر میگیرد.

سفر های آموزشی و علمی داخل خدمت:

 سفر آموزشی به ایالات متحده امریکا، USA تحت پروگرام اداره همکاریهای بین المللی امریکا USAID / AF در رشته اداره عامه و اداره قضایی ، 1965 – 1966 .
 سفر های علمی در کشور های جاپان، هند ، تایلند ، ایران.
 سفر علمی – تحقیقی ( فیلو شیپ حقوق بشر ) تحت پروگرام سازمان ملل متحد به مقصد مطالعه، بررسی و تهیه گزارش به ارتباط حمایت حقوق بشر در سیستم قضایی کشور های سویدن ، انگلستان ، مصر و ایران در سال 1969 که در پایان این سفر گزارش مبسوط در بیش از صد صفحه تهیه نموده و به ژنیو – مرکز کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد فرستاده شده است.
 سفر آموزشی به ایالات متحده امریکا جهت شمول در اکادمی حقوق بین المللی و امریکا در چوکات مرکز حقوق مقایسوی فاکولته حقوق دانشگاه SMU در ایالت تکزاس امریکا در سال 1971 – با کسب گواهینامه فراغت از اکادمی مذکور.
 سفر علمی و پژوهشی به دهلی جدید درسال 1991 در چوکات اجلاس انجمن حقوقدانان آسیا – اوقیانوسیه.
 سفر علمی به سیول – پایتخت کوریای جنوبی زیر برنامه سازمان ملل متحد ( UNCTAD ) در رابطه با سرمابه گزاری خصوصی در کشور های کمترین انکشاف یافته. استاد قاسمیار در این سیمینار به صفت ریس عمومی اداره مرکزی تشویق و انکشاف سرمایه گزاری افغانستان شرکت نموده است / سال1991 .
 اشتراک در سیمینار بازسازی و نو سازی افغانستان که از طرف سازمان ملل متحد UNDP در تهران دایر شد / 2002
 اشتراک در سیمینار حقوقدانان افغان در ژنیو – 2002
 اشتراک در کنفرانس جامعه مدنی دوم در برلین – 2002 که قاسمیار در این گرد همایی سخنرانی افتتاحیه را ایراد نموده است.

عضویت در انجمن های ملی و بین المللی:

 عضو موسس انجمن حقوقدانان افغانستان
 عضو انجمن فرهنگ هرات باستان
 عضو کمیته دایمی حقوق کار انجمن حقوقدانان آسیا – اوقیانوسیه LAW ASIA منتخب در سیمینار حقوق کار منعقده دهلی.
 عضو هیت اجراییه شورای صلح و وحدت ملی افغانستان راجستر شده در بن – آلمان
 عضو پروسه صلح روم – ایتالیا

اشتراک در لویه جرگه های افغانستان:

1- اشتراک در لویه جرگه قانون اساسی 1343 – در سلام خانه ارگ کابل، ناگفته نباید گذاشت که به صفت معاون دارالانشأ لویه جرگه اشتراک کرده است.
2- عضو لویه جرگه 1355 و عضو کمیسیون تدقیق قانون اساسی
3- عضو لویه جرگه 1366
4- عضو لویه جرگه 1368
5- عضو و ریس منتخب لویه جرگه اضطراری افغانستان که طبق موافقتنامه بن ازتاریخ 11 – 19 جون 2002 در کابل دایر گردید.
6- عضو لویه جرگه قانون اساسی 2003 کابل

آثار علمی و تأ لیفات:

مقالات علمی – تحقیقی و تحلیلی نشر شده در روزنامه جمهوریت به تعداد بیش از چهل مقاله در مسایل مختلفه حقوقی ، قضایی ، قانونگزاری و نقش حقوق در انکشاف اقتصادی و اجتماعی . مقاله علمی – تـــحقیـــــقی در باره آمــــوزش قضـــــایی درافغــــــانستان به زبان انگلیسی تالیف و منتــــــــشر شده در مجـــــــله بیـــــــن الملـــــلی –
LEGAL CENTRE JOURNAL, NEW YORK INTERNATIONAL به زبــان انگلیســـــی ( تالیف مشترک ) . این مقاله در جلسه جهانی قضات منعقده شهر وینیس ایتالیا در سال 1970 ارایه یافته است. کتاب ( رساله مشترک ) زیر عنوان سیر تکامل تدریجی قضا در نیم قرن اخیر که از طرف ستره محکمه در سال 1347 چاپ و نشر شده است.
مقالات تحلیلی در رابطه با اوضاع سیاسی کشور بزبان انگلیسی که در روزنامه IRAN DAILY به چاپ رسیده است.

اشتراک در سیمینارهای صلح برای افغانستان:

 اشتراک در سیمینار صلح تحت عنوان افغانستان غیر منسلک صلح و ثبات در منطقه منعقده ای دهلی جدید. در این سیمینار قاسمیار سخنران آغاز گر جلسه بحث آزاد روی مسایل افغانستان بوده که بزبان انگلیسی ایراد بیانیه کرده است.
 اشتراک در کنفرانس صلح افغانستان منعقده در اصفهان.
 اشتراک در کنفرانس صلح افغانستان که از طرف شورای وحدت و صلح افغانستان مقیم بن در سال 1998 در بن – آلمان برگزار گردید.
 اشتراک در گردهمایی صلح در روم – ایتالیا درچوکات پروسه صلح روم.
 اشتراک در Forum های بحث روی مسایل صلح افغانستان به زبان انگلیسی، که درسطح بین المللی در شبکه های تلویزیونی پخش گردیده است.


در پایان باید علاوه کرد که استاد قاسمیار در زمان مهاجرت به صفت ریس شورای انسجام ملی و مطالعات استراتیژیک افغانستان، که اعضای آنرا شخصیت های علمی، جهادی و دانشگاهی تشکیل می داد انتخاب گردید. در زمان مهاجرت قاسمیار منحیث شخصیت ملی، علمی – سیاسی مستقل به صفت عضو شورای عالی رهبری دولت اسلامی افغانستان برگزیده شده بود. فعلا قاسمیار ریس منتخب شورای قوم بیات افغانستان بوده که تحکیم وحدت ملی از طریق انسجام شورا ها را شعار خود دارد. همچنان قاسمیار اخیرا به حیث ریس شورای مشورتی موسسه تحصیلات عالی طبی چراغ برگزیده شده است.[*]